خونواده ی همسر من نمیدونم ارثشونه چیه ،دختراشون طرفدار پدرشون هستند،طفلی خواهر شوهرم از دست دخترش همیشه پیش من شکایت و گله داشت،میگف آب بخورم به پدرش خبر میده ،طفلی جدیدا فوت کرد ،خانومی بسیار محترم و آروم و مادری واقعا نمونه،الانم اونا داغون شدن ولی چه فایده دیگه مادری نیست،دختر منم 8سالشه ولی بشدت وابسته ی پدرش،با اینکه نیازی اساسی شو من تامین میکنم ولی بازم طرفدار پدرشه،دلم گرفته ها
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
والا ما تو خاندانمون این حرفا نیست،هر کی جای خودش،بخدا میخاس چیزی واسم مادر شوهرم بیاره از دخترش میترسید،میگف بفهمه به پدرش میگه دعوا میندازه،حالا چی دختره نزدیک چهل سالشه
الآنم دختر من دقیقا مثل اونا کوچکترین مسئله رو به پدرش انتقال میده،خواهرم بخواد بیاد خونمون با دعوا میوه میارم ،میگه همه چی نیار،فقط یکی دو نوع میوه بیار