۲۰ روز خونه مامانم بودم پسرم رفلاکسی و کولیکی خیلی شدید بود یک ثانیه اگه حواسم نبود بالا میاورد و خفه میشد دیگه انقدر شدید بود از دماغم بالا میاورد
واسه همین غذا پختن برام سخت بود نمیتونستم چشم از بچه بردارم از اون طرف پسرم به ثانیه نکشیده لباس خودش و منو کثیف میکرد جوری که لباس انقدر خیس از تهوع شیر بود که انگار لباس شستی😔😑 خداشاهده یه بار به خودم اومدم دیدم ۲ ساعت لباسمو درآوردم و لخت نشستم چون وقت نکردم برم لباس جدید بپوشم😔😔 خیلی گریه میکرد بخاطر کولیک نمیتونستم زمین بزارم انقدر خسته میشدم آرزوی مرگ خودم و بچمو میکردم به افسردگی رسیده بودم
اما اگه بچم آروم بود شاید ده روزگی برمیگشتم خونم
شرایط بچه ها با هم فرق میکنه