چطور جلوی این فاجعه رو بگیرم

باید رک بگی میخوام تنها باشم

متاسفانه نمیتونی!فقط از اول سعی کن رو ندی و خودت رو مشغول کنی و بگی خونه نیستم!وگرنه برای دقیقه هات هم برنامه ریزی میکنن

خانواده شوهرم منم یک جمع برونگرا هستن ودائم دوره همی دارن ولی من درونگرام ۲۰ ساله نتونستم با ایم مسئله کنار بیام  

از همین اول بگو دوست دارم مستقل زندگی کنم

با زندگی این مدلی اذیت میشم

اگه همین الان این قضیه رو درست نکنی یک عمر گرفتار میشی مثل ما

بعد جدا شدن ازشون از شاخ غول رو شکستن سخت تره

با همسرت صحبت کن و بگو به خانواده ش بگه

با اون که تعارف نداری

یا مستقیم به خودشون بگو 

از همین الان هم یه سری حد و مرزا رو حفظ کن 

ببین عزیزم باید با شوهرت یکی باشی من اینو تو روابط یکی از اقوامم دیدم خانواده پسره خیلی با عمه و عمو وخاله و دایی ارتباط دارن هفته ای سه شب دورهمی دارن و شام وناهار پیش همن از عموها و عمه ها ولی عروس انقدر با شوهرش اوکی هستن که عروس تو ساختمون پدر شوهر زندگی میکنه ولی تو دورهمی ها با شوهرش ماه یا دو ماهی یکبار اونم جشنی تولدی نامزدی چیزی باشه شرکت میکنن از همه دیرتر میان و زودترم میرن میخام بگم شما تنهایی نمیتونی باید شوهرتم پایه باشه ولی در کمال ادب و احترام