من بچه ندارم ولی روزی داشته باشم بهش حق آزاد زندگی کردن رو میدم من تو خانواده ای بودم که نه حق داشتی با تلفن صبحت کنی اصلا چه معنی داره با تلفن صحبت کنی نه حق داشتی بیرون بری دانشکاه شهر دیگه ؟ وا مصیبتا
دوست صمیمی میخوای چیکار ؟دوستای صمیمی همشون بدرد نخورن سفر بری ؟ دختر تنها مگه سفر میره
روسری سرت نیست ؟ ای بی حیا
متاسفانه شکستن تابوهای یه خانواده آدم رو پیر میکنه
من از اون خونه عبور کردم دانشگاه شهر دیگه قبول شدم دعوا کردم اومدم تنهایی سفر رفتم کلی دوست پیدا کردم تمام کارایی که اجازه نداشتم رو انجام دادم حتی شیوه پوشش و همه چیم عوض شد طبق میل خودم دوست شدم ازدواج کردم ولی هیچوقت تموم لحظه هایی که محدود بودم رو یادم نمیره الکی بچتون رو محدود نکنید گیر الکی ندید رفیق باشید تا یه خانواده