اصلا حوصله ی کسیو ندارم دوست ندارم کسی حرف بزنه وقتی خواهر بردارم تو خونه دعوا میشن من از دست شون روانی شدم طاقت سر و صدای بلند ندارم الان حدود ۳ هفته ای هس انگشت شستم بی دلیل سفت میشه و میلرزه بعد خودش آروم میشه حدود ۵ یا ۶ ثانیه، وسواس فکر زیاد دارم اعتماد ب نفس ندارم همش عصبیم حوصله گریه کردن ندارم جلوی کسی اصلا گریه نمیکنم چون دوست ندارم اشکمو ببینن از تنهایی خسته شدم ولی گاهی وقتا همین تنهایی رو ترجیح میدم زود از کوره در میرم هیچ ذوقی ندارم وقتی عصبی میشم باید یکی رو کتک بزنم یا یه چیزی بشکونم انگار خون جلو چشامو میگیره ، مامانم میشه باید ببرمت پیش روانپزشک