شب دوم خواستگاری رفتار زشت جاری و خانوادشو دیدم گفتم نه اونا دلسل اورذن خانوادم هم گفتن اشتباه میکنی دارن میگن منطور نداشتین دیگه
گقتم بریم مشاوره خانواده گفتن این‌چیزها مذهبی نیست نه
توی نامزدی دیدم میریم بیرون و جایی بلد نیست چیزی سفارش بده روش نمیشه به خانوادم میگفتم میگفتن بابات هم اینطور بوده درست میشه
میگفتم خجالتی میگفتن پاکه
حرف نمیزد میگفتن بابات هم همین بود درست میشع
دو روز به عقد سر یه چیز بیخود کلی باهام دعوا کرد بعد آخرش هم وقتی دید ناراحتم و گفتم چرا اینکارو کردی کلی گریه کرد داشتم روانی میشدم خانواده گفتن زشته آبرومون میره عقد کنید
اینطور شد که دو هفته بعد از عقد گقتم نمیخوامشششششش.چون کامل خودشو نشون داد و دیدم رفتار هایی که ازشون دیده بودم واقعیت رفتارشون بود و چه اشتباهی کردم
تا عاقل نشدید ازدواج نکنید.تا وقتی دیدید خودتون به تنهایی نمیتونید راجب موضوع به این مهمی مثل ازدواج تصمیم بگیرید و رو حرفتون هم بمونید ازدواج نکنید. تا وقتی عاشق نشدید ازدواج نکنید تا از کسی خوشتون نیومده ازدواج نکنید
خانواده ها مثل قدیم ها فکر میکنن همه انقدر ساده و بی شیله پیله ان اما جامعه گرگ شده.خوپمون باید از پس خودمون بر بیایم
