2777
2789
عنوان

متاهلا شما چند وقت یه بار میرین خونه پدر و مادرتون

| مشاهده متن کامل بحث + 1155 بازدید | 71 پست

من که بابام قبل ازدواجم فوت کرده فقط مادرمه که توخونه پدریم با داداشم و زنش زندگی میکنن بوده چهار سال هم نرفتم اکه خیلی ام بخام برم عیدا میرم فقط

🌹وقتی خدا خواست یوسف را از زندان نجــات دهــد صاعـقه‌ای نفرستـاد تـا درِ زندان را از جای بکند،  بلکه در آرامش شـب درحالیکه پادشاه در خـواب بود رؤیایی بسوی او روانه کرد.  🍀پس بـه خدایت اطمینان داشته باش.  🌹فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أ️مری الی الله ان الله بصیر بالعباد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من نوجوون نیستم عزیزم ۳۵ سالمه


فرقی نداره مثال زدم در مورد آرامش فرد داخل خونه حق دارین اگر اتاق جدا دارین دیگه با این همه رفت و آمدشون حکم میهمان ندارن برید تو اتاقتون و به برنامه هاتون برسید یا برید بیرون البته اونا میان خونه والدینشون و خب پدر و مادرتونم خوشحالن اما به مادرتون بگین که از شما انتظار نداشته باشه آماده باشید یکسره 

و یه پیشنهاد دوره ای برنامه بذارید بگیر بیایم خونه شما و یکمم برید خونه خواهرا 

واقعا افرین بهتون که درک و فهم دارید

فدای تو...

آخه واقعا مجردها اذیت میشن خب.

پسر من و دختر جاریم هی خونه رو بهم میریزن، میرن رو تخت عمه شون میپرن. اون چیزی نمی‌گه اما میدونم که داره مراعات میکنه و احترام نگه میداره. 

ما برای اونا مهمون محسوب میشیم و مهمون زیادی هم اذیت میکنه

فرقی نداره مثال زدم در مورد آرامش فرد داخل خونه حق دارین اگر اتاق جدا دارین دیگه با این همه رفت و آم ...

نه اصلا اینجور نیست که کاری بکنم براشون یا مثلا پذیرایی و اینا باشه

من معذب میشم فقط حس درونی بدی پیدا میکنم 

چون دوست ندارم ببینن بیکارم و شرایطم ببینن یا از برنامه هام خبردار بشن

با زیاد اومدنشون سر از زندگیم در نیارن 

دلم میخواد کارهام را با آرامش و بدون حرف و سخن پیش ببرم. 

تیکه پروندن هاشون آزارم میده 

واگرنه سرم تو کار خودمه من به اونها کاری ندارم

ولی حس تلخی بهم دست میده 

نزدیک همین؟من فاصلم تا خونه بابا اینا ۲۰ دقیقس ولی روم نمیشه هفته ای یبار برم

۱ ساعت فاصله داریم 

خدااا جونم عاااشقتم تو بودی که تو بدترین شرایطم کنارم بودی خودت میدونی دیوونه وار عاااشقتم اسم قشنگتو روی دستم تتو کردم تا وجودتو در خودم بیشتر از همیشه احساس کنم 😘🥰🧡

ماخی یه باردوساعت میسینم میام ..بعضی اوقاتم اصلا دلم نمیاد برم دوست ندارم ببینمشون..مجبوری به خاطر خدا میرم

الهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم .هدیه برای امام زمان ...خدایاشکرت .ممنونم ازت .                        

قبلا تقریبا هر روز میرفتم گاهی شب هم میخوابیدم یا شوهرم اونموقع ماموریت زیاد میرفت یه هفته کامل میموندم با اینکه نزدیک بود خونم اما از وقتی مامانم رفت تحمل اونجا برام سخته هفته‌ای دوبار میرم هر دفعه یکساعت میمونم میام پدرم وزنش اصرار میکنن شبها که همسرم شیفته اونجا بمونم اما من دیگه نمیتونم همون دوساعت در هفته رو هم فقط بخاطر پدرم میرم دلش نشکنه 

لطفا برای آمرزش روح مامانم یه صلوات بفرستید.ممنون میشم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  20 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش