من داشتم جدا میشدم خیلی حالم بد بود تو بدترین شرایط بودم حرف مردم پشت سرم بود میگفتن نمیتونست بمونه حتما دختر سالمی نبود جدا شد ، حرف خانوادم که میگفتن طلاق گرفتی هیچکی تورو نمیگیره باید با یه زن مرده یا بچه دار ازدواج کنی
حال روحیم افتضاح بود چون بهم خیانت میکرد کتکم میزد پدرش منو فحش میداد رفیق باز بود خودشم بهم گفت نمیخوامت برو طلاق بگیر مهریتو ببخش وگرنه تو خونه زندانیت میکنم و...
خلاصه میخوام بگم اون روزاهم گذشت به همه ثابت شد آدم خوبی بودم مشکل از من نبود یه شوهر خوبم کردم که مجرد بود به پدرم و خانوادم خودشو ثابت کرد
الان بهترین زندگیو دارم و حتی اون روزارو هم یادم نمیاد
خانوما سخت نگیرین پشت هر سختی یه خوشبختی هست این روزاتونم میگذره