2777
2789
عنوان

خانواده ازدواج

110 بازدید | 17 پست

من ۱۷ سالمه و از کودکی محدودم میتونید بگید که تو زندانی به اسم خونه همیشه هستم 

و فرد درونگرایی هستم و خیلی ساکتم و از جمعیت زیاد متنفرم و تو جمع اصلا من نادیه هستم سبب همه اینا بابامه 

اهواز بودیم و الان چند ساله رشت زندگی میکنیم


و من هیچی از زندگی ندیدم و رور خوشی ندیدم 


الان هم خانوادم میخوان منو راضی کنن که با پسری بزرگتر از من ازدواج کنم که بی سواده و کار درست حسابی نداره و من اصلا راضی نیستم و نمیخوام با این شخص ازدواج کنم من اصلا به فکر ازدواج نیستم و نمیخوام به خدا خسته شدم خیلی به فکر پایان دادن به زندگیم هستم و خیلی حرف خوردم من دیگه نمیتونم تحمل کنم 

پسر عمومه و من از کودکی ازش متنفرم حتی مامانم که فکر میکردم به نفع خودم فکر میکنه دیدم که خودشم میخواد منو راضی کنه 

ظاهراً تو این زندگی هم نمیشه به پدر و مادرت اعتماد کنی 

خانواده پدریم راضین و میخوان منو قانع کنن 

همش تو زندگیم پدرو مادرم تصمیم میگیرن 

که چی بپوشم 

چطوری حرف بزنم 

چی ببینم 

کی بخوابم 

و کی درس بخونم تو زندگیم هیچ تصمیمی واسه خودم نگرفتم حتی وقتی که میرم مهمونی بهم میگن از بین دوتا چیز انتخاب کن نمیتونم 

خیلی صبر کردم به خدا گفتم اگه صبور باشم اوضاع بهتر میشه ولی من نمیدونستم که دارم به گند کشیده میشم 

مگه من چیکار کردم که باید همه این عذاب رو تو این سنین ببینم 

واقعا دیگه خستم 


یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سفت بزن بگو اصلااااااااا

تو باید بله رو سر سفره عقد بگی

حداقل تو اون لحظه کسی مجبورت نمیکنه

شده اونجا نه بگو و ابروشونو ببر تا یاد بگیرن بهت زور نکن حداقل تو مهم ترین مسئله زندگیت

یا با پسرعموی صحبت کن و بگو نمیخوامت

سفت بزن بگو اصلاااااااااتو باید بله رو سر سفره عقد بگیحداقل تو اون لحظه کسی مجبورت نمیکنهشده اونجا ن ...

من اصلا باهاش صحبت نمیکنم از کودکی باهاش صحبت نمیکنم تا الان 

ایقد به این‌چیزا فکر نکن 5 سال دیگه اصلا این چیزا یادت نمیاد

من از ۱۱ سالگی این فکرا تو سرم بود ازشون دور میشم بعدا یه اتفاقاتی تو زندگیم میفتن که میزارن بیشتر و بیشتر به اینا فکر کنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز