من یبار با شوهرم رفته بودیم مسجد
تو حیاط مسجد بودیم ک ی خانومه اومد بهم گفت میشه موهاتو از پشت جمع کنی اینجا مسجده گناه داره و فلان ( موهام خیلی بلنده تا کمرمه)
من اینجور مواقع سریع ناراحت میشم چون خوشم نمیاد کسی از پوشش و ظاهرم ایراد بگیره
فقط گفتم ن متاسفانه نمیشه ک شوهرم پرید تو حرفم گفت خانوم برو ، خانوم من ایمانش خیلی قوی تر از این حرفاس ک شما از ظاهر قضاوتش کنی.
نمی‌دونم چرا این انقد ب دلم نشسته شاید چون انتظار اینو نداشتم ، اگه داداشم یا بابام بود دعوام میکردن و میگفتن اگه حجابتو رعایت میکردی اینطوری نمیشد آبرومونو بردی و وقتی دیدم شوهرم تو همچین شرایطی پشت من در اومد اصلا حس خیلی خوبی داشتم🥺🥺🥺🥺
