بی محلی کردن به شوهر جوابه

متأسفانه من باوجود اعتماد به نفس بالایی که دارم اصلا عزت نفس کافی ندارم. البته رفتارای شوهرم توی از بین رفتن عزت نفسم بی تأثیر نبوده. و بخاطر مهرطلب بودن هیچوقت نتونستم خودخواه باشم. درمورد همسرم و همه، دگرخواهیم خیلی فراتر از خودخواهیمه‌. ولی باید تمرین کنم اولویت اولم خودم باشم...

درمورد همسر من فک کنم فک کنم جواب باشه. باید امتحان کنم.. 

خیلی گفتم اینارو. با سیاست با عشوه با قهر با ناز با همه شیوه ها. ولی اثرش کوتاه مدته. تا گلایه میکنم که اولویتت نیستم میگه تو عشق منی و از این حرفا.. ولی فقط در حرف. در عمل هیچ نشونه ای از اینکه نسبت به من و خانواده ای که خودش تشکیل داده اصلااحساس مسئولیتی دیده نمیشه. براهمین تصمیم گرفتم یه مدت هیچی نخام. هیچی نگم. هیچ سراغی هم نگیرم. رهاش کنم به حال خودش. درعوض درگیر خودم بشم. وقتمو انرژیمو برای خودم خرج کنم.‌

عزیزم من دیروز بی محلی کردنو امتحان کردم. عصر که رفت سرکار، من بدون اینکه بهش بگم رفتم کلاس سنتورمو ثبت نام کردم و بعدم سازمو بردم برام کوک کردن. بعدشم رفتم آرایشگاه فیشیال انجام دادم. همه رو هم از کارت خودش کشیدم که اسمس هزینه هاش براش بره. بعدم اومدم خونه و دوش گرفتم و.... بدون اینکه زنگی هم بزنم گرفتم خوابیدم. شب وقتی برگشت زنگ درو زد ولی من پانشدم آیفونو بزنم چون میدونستم کلید توی کیفش هست. بعد چندبار زنگ زدن کلید انداخت اومد تو. منم خودمو زدم به خواب، اومد دراز کشید رو تخت هی چندبار در گوشم گفت نامرد تا اینموقع نیومدم خونه یه زنگ هم نزدی ببینی زنده ام یا مرده.. و .... منم آخرسر گفتم دور کارام بودم الانم خسته ام. پتو رو گرفتم رو سرم خوابیدم.. انگار واقعاً جوابه.. آدمی که هی من زنگ میزدم بهم اهمیت بده توجه کن، یه شب کاری به کارش نداشتم خودش هی اومد گفت چرا یه سراغم ازم نگرفتی... ادامه میدم همین روال رو