با خانواده برادر شوهرم رفته بودیم بیرون پارک
من غذا بردم اونام تنقلات و آجیل و...
بعد تنقلات و خوردیم جاریم ب من گفت بخور چرا عقب کشیدی
منم گفتم زیاد خوردم ممنون دیگه نمیتونم
پسر ده ساله جاریم ازش پرسیدمامان پفک مونده
مادرشم گفت نه
پسرش گفت پس اون همه پفک ک آوردیم🤔
بنظرتون منظوری داشت ؟
اگه آره چی؟؛!
و اگه جای من بودید حس و ری اکشن تون چی بود
نه پفک نیاورده شما بخورین؟
بعد مامانه چی گفت ؟
پفکو حتما نمیخواسته بیاره جلو
ری اکشنی هم انجام نمیدادم
بابا یه پفکه دیگه...
چلو کباب برگ نگرفته بودن که نیوردن بخورید
هیچی برای خودت دغدغه درس میکنی که چی بشه
خب شاید از پفکا خوشش اومده برای خونشون هم گرفته بوده ک پسرش فک‌کرده همشو‌برای پارک گرفته
خودت تشخیص بده اگه جاریت خسیسه که عمدی نیاورده
اگه نه شاید بخاطر بچه بوده
وقتی مشکل نیست مشکل درست میکنی
همینو میخواستم بنویسم الان...
ما خودمون این کارو می‌کنیم
ولی خب بچه متوجه این موضوع نیست
بعد تنقلات‌و از قبل تعیین نکرده بودن که بیارن و نیاورده باشن
لابد صلاح‌شون اونا بوده
واسه پفک فکر خودتون درگیر نکنین واسه چیه این همه اهمیت آخه :)
زندگی مهم تر از این حرفاست
پفکه دیگه،
از اسمشم سبکی می‌باره
شاید برای خونه هم چندتا پفک گرفته بوده که بچش روزای دیگه بخوره. نمیخواسته بیاره تموم شه
از هر چیز کوچیکی حرف درنیارین خیلی وقتا آدما منظور خاصی ندارن
