من بچه سوم ناخواسته باردارم دوتا دختر دارم اولی ۱۶دومی ۸ساله خونه داریم ماشین هم داریم یه حقوق در حد ۲۵ملیون هم داریم وقتی فهمیدم باردارم به شدت ناراحت شدم جوری که اون شب اصلا نخوابیدم رفتم برا سقط دکتر گفت ۶هغته ای نبض داره حتی قرص هم گیرم اومد نتونستم سقط کنم دخترام فهمیدن کلی شوق و ذوق کردن دیگه نگهش داشتم الان دقیقا یک ماه از اون روز که سونپ دادم میگذره به خدا تو این یک ماه یه روز خوش ندیدم افسرده شدم همش میگم کاش همون روز اول سقطش میکردم نمیزاشتم کسی بفهمه باردارم کلا افسرده شدم عصبی شدم تو خونه رفتارم با بچه هام افتضاحه شوهرم از خودم افسرده تر شده حالا چند روزه با حالی رفتم تو ده هفته خیلی به سقط، فکر میکنم خیلی اذیتم حالا من خار پاشنه دارم به شدت کف پام درد میکنه میگرن دارم به شدت اذیتم چند روزه نفس میکشم نافم درد میکنه مشکل بعدی وزنم بالای ۹۰هست خیلی میترسم از ادامه بارداری سنم ۳۸به نطرم خیلی بالایه برا بچه آوردن دیگه موندم چکار کنم حالا شما خواهرانه منو راهنمایی کنید شما جای من بودین با این شرایط چکار میکردین
ندارم گناه داره نعمتی که خدا بهت داده نگهش دار
گلم نگو ناخواسته بگو خداخواسته باردار شدی.
منم سومی باردار شدم همسرم تا یک ماه ک فقط،تهدید به طلاق میکرد میگفت باید بندازیش با اینکه خونه هم نداریم. تا دو ماه فقط از دست شوهرم گریه میکردم ولی نگه داشتم بچمو الانم ۶ سالشه جونمون واسش میره
بنظرم شرایطت خیلی هم عالیه نندازش
خیلیا این افسردگی رو دارن اوایل بارداری بخاطر تغییر هورمونا هست عزیزم. حتی اونایی که کلی اقدام میکردن برای بچه. حالا برای شما که ناخواسته شده این افسردگی بیشتر حس میشه
اما یکم هفته ات که بالاتر بره حالت بهتر میشه باهاش کنار میای، و وقتی تکوناش رو حس کنی دیگه عاشقش میشی و همه وجودت میشه
به دکترت هم بگو یه رژیم متعادل بهت بده که وزنت زیاد بالا نره. سنت هم اصلا بالا نیس خیلیم خوبه. الان اکثرا ۴۰به بالا باردار میشن
به هیچ عنوان سقط نمی کردم و از بودنش خوشحال میشدم
من ۴۲ سالمه، خدا بهم یه دختر داده، الان ۶ ماهش.
واقعا از نظر جسمی سختمه، ولی روزی هزار بار خدا رو برای تین نعمتش شکر میکنم
در مورد وزن، رعایت کن.
چاق تر نمیشی ، من ۸۳ باردار شدم، ۸۷ کیلو زایمان کردم.
کلا ۴ کیلو زیاد کرده بودم
