۲۲سالمه آدم بشدت ازادی خواهیم ینی درونگراما دوماه از خونه نمیرم بیرون بهم بگن حق نداری بری دیگ حالم بد میشه انسانیتم زیر سوال میره
تو این عصر بابای فوق مذهبیم بهم میگه حق نداری اینستا داشته باشی گوشیمو گرفت امشب بزور پس گرفتم گفتم باشه پاک میکنم ولی نمیکنم وقتی پیجم شخصیه ۲۰ تا فالوره همم دوستام و خاله هامن چرا پاک کنم همش گیر الکی من نماز میخوندم اعتقاد داشتم حالا از همه چی متنفرم خدام امتحان منو این کرده خاستگار نداشته باشم خلاص شم باز دانشگاه میرم میام ب پوستم میرسم میخوام ورزش کنم شیرینی بپذم ب زندگیم عشق بدم باز اذیتم میکنن چیکار کنم اخه من💔 نگین دانشگاه شهر دور برو چون رفتم کنترلگریهاشون و تموم نکردن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مادر شدن مثه آتو دادن به دنیاست، همیشه استرس داری همیشه نگرانشی .پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد. پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙 پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙