خب الان من چیکار کنم
صبح تمام ظرف های شام رو تنهایی شستم. جمع کردم.. چایی دم کردم.. صبحانه آماده کردم.. بعد صبحانه به همسرم میگم بریم.. میگه نه.. یه روز اومدم خونه خواهرم میخوام بمونم تا غروب...
مردها که این چیزا حالیشون نیست.. فقط بین هم میشینن و حرف میزنن و کر کر میخندن..
منم از یکی خوشم نمیاد رفتارم اینه.چون منم این سبک مهمون داشتم میومد خودش میرفت طرف میشت غذامیذاشت انگار خونه اون
یکی تاپیک زده بود میگفت عروسمون شلخته و تنبل هست.غذا درست نمیکنه.بیچاره داداشم باید غذای شب مونده ببره مغازه رو پیکنیک گرم کنه و بخوره.
خواهرشوهرت مثل همون عروس تنبل و شلخته هست.
این عروسای تنبل و شلخته شانسشون هم خوبه خانواده شوهر حسابی دوسشون دارن.
یادم ب مامانم افتاد میگفت میرفتم خونه عمت میدیدم کلی ظرف داره و.... تازه وایمیسادم ظرف و لباس شستن براش
خانمی به بقیه کاری نداشته باش
وقتی میزبان علنا اهمیتی به مهمان نمیده، عزت نفس و ادب حکم میکنه برگردید خونه خودتون
البته قبلش بریز بپاش ها رو تا حدودی مرتب کنید
رختخواب هر کس وظیفه خودشه
ظرف های کثیف رو هم جمع کنید بذارید سینک اشغال ها هم جمع کنید بعد هم خداحافظی
بذار بیدار شده ببینید برنامه اش چیه؟ بقیه هم حرف بیخود میزنن میگن حق داره. انسان موجود اجتماعیه زندگیش در ارتباط با دیگران تعریف میشه و وارد هر نقشی که بشه باید وظیفه اون نقش رو انجام بده وگرنه کار ضد اجتماع انجام داده و موردپسند هیچکس نیست. چطور میگید معلم وظیفه خوب درس بده؟ شوهر وظیفشه کار کنه؟ میزبانی هم یک نقش اجتماعیه ایشون الان در نقش میزبانه و باید حداقل هایی رو رعایت کنه
خب اگه ناراحتید جمع کنید برییییید دیگه!
میدونم الان میای میگی شوهرم راضی نمیشه و اینا.
پس به شوهرتون بفرمایید رخت خوابا رو جمع کنه و ناهار درست کنه.
واقعا خیلی رو دارید😶
منم سی و نه سالمه. همیسه خسته و بی حالم. چون افسردم. شاید افسردس
زن دایی منم همینه اما داییم حتما غذا و پذیرایی رو انجام میده ، ما هم کمک میکنیم اونا هم تشکر میکنن و احترام میذارن
