خانواده پدریم بد
قبول
ولی نمیزاره مادر بزرگ پدر بزرگم بابامو ببینن😐
چند ماهه بچشونو ندیدن
الان زنگ زدن ب بابام که غذای مورد علاقتو درست کردیم بیا ببر
مامانم ی دعوای راه انداخته ک وای به حالت بری بیاری ببیننت
واقعا اون لحظه اینقدر رفتارش برام نفرت انگیز شده بود کم مونده بود هرچی از دهنم در بیاد به مامانم بگم
اینقدر حرف زدم الان
راضی نشد
فکرکن با ی امیدی غذا درست کردن بعد بابام نره بیاره🙃
مامانم نمیترسه از آهشون؟🙂