اکر خانواده شوهر برا شما ی گرم طلا نخریده باشن

اگه خانواده شوهرت خریدن برای عروس جدید حق داری  ناراحت بشی ، با منم از این کارا کردن ۶ تا النگو برای جاریم  مادر شوهرم خرید زمان عقد هر وقت خونش می اومد یکی دستش می کرد سرویس سنگین براش خریدن عروسی انچنانی گرفتن ولی برای من هیچی طلاهای سر عقدم گرفتن که فامیل خودم اوردن دیگه بهم ندادن حرف می زدم هوچی بازی در می اوردن که حسودی 😔 چه قدر انگ حسودی بهم زدن ،🥲 اگه برادر شوهرت خودش خریده پول خودش بوده ناراحتی نداره 

👌👌دقیقا جه مثل منی 😭

ببین داری مقایسه میکنی 

همینکه خونه خریدن برات خودش کلیه 

بعدم ببین پدرت میتونست بگه طلا هم بخرین 

یا یجوری خودت نشون بدی که طلا هم دوس داری 

برات مهمه ولی هیچکدوم اینکارو نکردین 

فقط خونه براتون مهم بود و اونا هم فک کردن همینه 

و برای اونا هم خونه مهمه و چون دیدن شوهره شما

خونه داره بعدش به پسره دیگه شون کمک کردن تا اونم 

خونه دار بشه کجاش بده؟! 

دیگه اونا الویت شون رو خونه و اینچیزا بوده 

شایدم چون پدرت شرط کرده خونه بخرن براتون 

اونا با کلی سختی پول جور کردن دیگه برا همون 

چیزی ندادن درکل سعی کن خیلی مقایسه نکنی 

ولی خب هر انسان سالمی از فرق گذاشتن ناراحت میشه 

الانم اگه ناراحتی بهتره ابرازش کنی نه قطع رابطه 

سره حرف شد بگو من دلخور شدم آخه برا فلانی 

سره بچش براشون طلا بردین منم فک کردم برا منم 

میارید یا یچیز اینجوری.... 

بعدشم باز قهر نکنی الکی اگه همونجا مادرشوهرت گفت 

باشه بیا براتوم میخرم زود قبول کن تا پشیمون نشده 

الکی قهر نکنی بگی نه فایده نداره فلانه..... 

اگر برادر شوهرت خریده 

نباید ناراحت بشی 

اما اگر پول پدر و مادر همسرت داده باشند خب حق داری ناراحتی بشی

خیلی خونسرد و شیک و با لبخند از پدرشوهرت تشکر کن 

بگو بابا بابت طلاهای فلانی دستتون درد نکنه 

همینکه حداقل یه عروس در حقش همه کار بشه و به دلش نمونه بازم خوبه 

هزارتا آرزو داره و روی پدرشوهرش حساب وا کرده خوبه ناامیدش نکردین 

خودش میفهمه از کجا خورده

سگ محلی میکنم کلا ، 

چیزی نمی‌گم ، سگ محلی از همه چیز بدتره

منم طلاهای ازدواجم همسرم خرید 

پدر شوهر هیچ کمکی  حتی ذره ای تو خرید ازدواج نکرد 

دقیقا همین قول رو ۱۹ سال پیش به منم دادن ولی بعد عقد و عروسی کسی چیزی یادش نبود ...

پدرم دراومد تا با وام و فروش طلا و ... خونه گرفتیم حتی یه کادو چشم روشنی ام نیاوردن.

من همینجوری بودم

برای بقیه سرویس طلا خرید

صد در صد 

مادر من جهاز خودشو به زن عموی کوچیکم داد چون زمانی ازدواج کرد با مادربزرگم زندگی میکرد وسایلی با عشق خریده بود و حتی استفاده نکرده بود داد اونا طلاهاشو داد اونا بعد شش سال از عروسی عموم خودش تونسته بود دوازده تا النگو سنگین بخره باز عمو کوچیکه من بیکارم بیرونم کردن مادرم طلا هاشو فروخت وام گرفتن عمو دومی هم کمک کرد مغازه رو سه دانگ سه دانگ با مادرم خرید  یه مغازه خریدن عمو کوچیکه گفت این مغازه رو با مغازه دیگه ای عوض کنیم خلاصه مغازه فروخت مغازه دوم به اسم خودش معامله کرد کشید بالا بعد یه خونه داشتیم الان قیمتش بالای ده میلیارد بود دو تا عمه هام خونه نداشتن مدام تو گوش پدرم می‌خوندن دو تا خونه برا چته شما که بالای شهر می‌شنید دلت میاد بچه ما مستاجر باشند پدرم اون و قسطی و نصف قیمت داد اونا چند سال بعد عمو کوچیکه خونه خرید کوبیدش پول نداشت بسازه مادر بزرگم خونه ما بست نشست داداشت پول نداره پدرم وام پشت وام خرج خونه اون کرد  یه ماشین هم برا خرید خونه اون یکی عموم فروخت اون زمان ها قیمت خونه و ماشین برابر بود ما بزرگ شدیم پولی باید خرج آینده ما میکرد خرج خواهر و برادراش کرد پدرم فوت شده  سر فشار کاری معلم بود برق کشی میکرد خرید و فروش معامله که زندگی اونا رو بلند کنه یه مشکل سر کار قدیمی عمو کوچیکه پیش اومد پدرم ضامنش بود زن و دخترش نیم کیلو طلا داشتن یه گرم هم ندادن ما اون برهه چقدر سختی کشیدم همه چیز گذشت دوباره وضع ما بهتر شد چهار ساله اینجا نیومدن به نظرم اگه شوهرت هم فشار آورد بگو ششصت هفتصد میلیون وام ازدواج میدن با همون خریدهاشون بکنند داداشت عرضه داشته باشه می‌تونه زندگی شو بسازه ماهیگیری نشونش بده نه ماهی بهش بده بگو ما بچه داریم تو از خودت کمک کردی ولی من کمک کنم فردا در آینده نداشته باشیم بچه هامون ما رو نمی بخشند همبشه خونه ما بودن آرامش نداشتیم الان وضع اونا توپه اسی یه گرم طلا بدی حماقته  به فکر پس انداز و طلای بیشتر خریدن برا بچه هات باش به شوهرت هم بگو بقیه خواهر برادرها کمک کنند تو جمع هم به بقیه بگو قرار نیست بار حماقت اون بیفته رو دوش شما بعد این برادر شوهرت هم شوهرت بگه کار کن دختره فعلا نامزد کن ببین میتونی خرج زن بدی کلی قرض بابا آورده به جای پس دادن قرض هاش فشار میاره زن برام بگیرید والا خیلی پرو هست دختره اینو میخواد عقد کنند وام ازدواج بگیرند خودشون برا خودشون خرید کنند شوهرت هم گفت طلا بفروش بگو خواهر برادرها پول بزارید رو هم خرید کنید به فکر بچه های خودت باش فردای بعد شاید اونا تو و شوهرت نبخشند چراغی به خونه رواست به خونه خدا حرامه مادر من کرد تو نکن پدر من کرد تو نکن خودت پیر میشی 

[QUOTE=393407143]ببین همه از مادرشوهر مینالن من از پدرشوهر عمدا میخاد لج منو دربیاره ولی من تا حالا جلوش 

من تنها راهی که دیدم دارم اینه کنار رفتم . اهل دعوا و داد بیداد و سلیطه گری و اینام نبودم بدبختانه. سپردمشون به همون عروس خوبشون و خدا حافظی کردم. 😁 

اخ که چقدر من احمقم . همین اشتباهو کردم بچه ام و خودم مستاجر اونام که  نگم بهتره خونمونو نمیدن توش نشستن. اگرم پاشن که دیگه خیلی دیره تو این رکود کی خونه میخره. ... من بدبخت شدم .