خیلی دلم گرفته ، گفتم با شما درمیون بزارم بلکه کمی اعصابم آروم و دلم سبک بشه
مادربزرگ و خواهرم همراه خاله های مامانم بدون اینکه حتی به من خبر بدن همین امروز رفتن کیش، من وقتی فهمیدم که اینا رفته بودن، خیلی حالم بده اصلا حس کردم منو آدم حساب نکردن
حقیقتا اینقدر دلخورم که میخام قطع رابطه کنم چون واقعا با این کارشون منو سوزوندن
حالا از شما میپرسم شما اگر جای من بودین چیکار میکردین قهر میکردین یا چی؟؟!
ممنون میشم نظرتون رو بگین شاید کمکم کنه تصمیم درستی بگیرم🙏
والا منم اعصابم خورد شد
بی محلی کن وبرات مهم نباشن توام ازین ببعد هرکاری میکنی بی خبرشون بزار بزار سوپرایز شن
مگه باید خبر میدادن؟
از مادربزرگم دلخور نمیشدم
اما از خواهرم ناراحت میشدم....
واست مهم نباشه اتفاقا این خیلی خوبه چون مستقیم بهت فهموندن قطع ارتباط کنی باهاشون خیلی بهتر از اینه که دو رو بازی در بیارن
یاد خواهرم افتادم به خواهر کوچیکم گفته بود اما به من نه وقتی پرسیدم چرا بی خبر پرو برگشت بهم گفت من به سارا گفتم چون میتونست پول جور کن بیاد گفتم تو که نمیتونی نگم بهتره
همشونو جر میدادم
تو هم به روی خودت نیار که ناراحتی هیچی هم نگوونپرس ولی یه جا قشنگ مثل خودشون رفتار کن
مجردین یا متاهل؟
