پارتنرم بهم توی دعوایی که داشتیم میکردیم گفت تو خیلی برام کمبود گذاشتی
چون من شرایط بیرون ندارم و کم میرم بیرون گفت تو خیلی برام کمبود گذاشتی اصلا مثل دوتا عاشق نیستیم باهم راستیتش دلم براش سوخت یکم گناه داره
بخاطر اینکه من نمیرم بیرون هرشب داره بارفیقاش می‌ره بیرون حیف که نمیتونم من برم
خدا کنه بتونم زود به زود ببینمش که دیگه همچین حسی نداشته باشه
دلم میخاد بپرم بغلش بگم نه اینجوری نگو
آره
چرا نمیتونی
چقدر ساده ای دختر 😐😐😐 طرف هر شب با رفیقاش بیرونه بعد تازه قیافه هم میگیره که وای بهم سخت میگذره و تو کم گذاشتی برام ؟ ببین حواست باشه طرفت خیلی زبله ، شما هم زیادی مهربون و صاف و ساده ای ، مواظب باش ضربه نخوری ازش
تا میتونی وابسته نشو بهش که از احساست سواستفاده نکنه و مجبورت کنه کارهایی رو بکنی که نمی خوای یا به نفعت نیست . مهمترین روش این پسرا برای رسیدن به خواسته هاشون همینه ، که دختره رو عاشق خودشون کنن و بعدش بهش عذاب وجدان بدن یا تهدیدش کنن به جدایی یا خیانت تا هر کاری بخوان انجام بدی . تهش هم بعد یه مدت ول میکنن و میرن سراغ نفر بعد
دوستانه بهت میگم از همین الان بدون که اکثر این رابطه های دوستی مخصوصا تو سن کم قرار نیست به نتیجه برسه و کات میشه ، فقط زمانش فرق میکنه پس اگه میتونی که کلا بذارش کنار و فعلا بچسب به درس و کار و زندگی و پیشرفتت تا وقتی که آمادگی زندگی مستقل رو داشته باشی و بدونی رابطه ای که میری داخلش قراره یه سرانجامی داشته باشه .
اگه هم نمیشه و حتما میخوای باشه حواست باشه به هیچ عنوان ضرر نزنی به خودت ، به آیندت ، به آبروت پیش خانوادت . اون میدونه شما سنت کمه ، خانوادت این مدلیه ، پس اگه میخواد باید با همین شرایط شما کنار بیاد و بخوادت ولی بازم میگم اگه میتونی کلا بذارش کنار . چون هر کاری بکنی بازم خاطره این عشق میمونه برات و اگه دور از جون بد تموم بشه خیلی ضربه میخوری
