سعی کردم بیخیال باشم چیزی دیگه اذیتم نمیکنه قضیه مال ۶ سال پیش اینا از اونجا شروع شد ۲ تومن از بابام به بهونه کلاس کنکور من گرفت به منم گفت میخوام برم فلان کار کنم دروغ گفت به منم ولی رفت ادکلن خرید مطمئنم نمیدونم به کی دادش از اونروزا ک میگفت بیا گوشیمو درست کن میدیدم نوتیف پیامای مردا رو روی گوشیش یا چند وقت پیش هم دیدم نمیتونم بهش اعتماد کنم و جوری رفتار میکنه میدونه مسفهمم ولی به روم نمیاره همش همه چیو پنهون میکنه اینستا تل وات همیه اینا رو داره به بابام میگه ندارم از خونه بیرون نمیره شاغل هم نیست ولی این رفتاراش دیوونه ام میکنه ک به مادر خودم نمیتونم اعتماد کنم همه پیج ها فیک عکسای بقیه رو داره نمیدونم کین از کجا اومدن بالای ۶ ۷ تا پیج داره از جون بچه هاش براش مهم ترن
چه سخته
باهاش حرف بزن خب
نیازه ببرش پیش تراپیست
رفتارش با بابات چطوره؟
یعنی میگی چیکار میکنه
از خونه که میگی بیرون نمیره
چرا نمیتونم همچین مادری رو تصور کنم
فکر میکنم همه ی مامانها مثل مامان خودم هستن
دلسوز مهربون از خودگذشته و از این حرفها
خب عزیزم واضحه دیگه ما چی بگیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
