من دوساله پروسه جداییم
رسیدم به اخراش
بابت مهریه حکم جلب بهم دادن یعنی اگه جلبش کنم کار تمومه چون مبلغ بالاس و مجبور میشه توافق بکنه
روز جلب صابخونه شوهرمو فراری داد و مث ماهی از دستمون لیز خورد رفت
بعدش دیگه یه وکیل گرفتم بهم قول داد میگیرتش برام و منم قرار شد مبلغ خوبی بهش بدم اما با این وجود خیلی زود سرد شد و دیگه نرفت دنبال کارم
یه وکیل دیگه گرفتم اونم خییییلی با اطمینان گفت تمومه نگران نباش اما اونم دقیقا یه روز بعد گفت نمیتونم
از اطرافیان و خانوادمم همه انگار دست بسته شدن و هیچکی جلو نمیاد برا کمک بهم برای کارای تعقیب و …
دوباره یکی دیگه از فامیلامون که وکیله یه سری اطلاعات ازم گرفت و بهم اطمینان داد اما دقیقا از فرداش دیگه خبری ازش نشد
بنظرتون دلیلش چیه؟ طبیعیه؟من نمیفهمم دقیقا چه پیامی داره؟ من راهم اشتباهه؟ اخه دیگه باید چیکار کنم؟ جادو شده؟ واقعا دلیل این گره افتاده رو نمیفهمم