یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
حساسیتت رو کم کن تا کمتر اذیت بشی، خب مامانشه، اگر چیزی هم بپرسه از بچش داره میپرسه، چه اشکالی داره دو دقیقه تنها با بچش حرف بزنه؟ چون ازدواج کرده دلیل نمیشه که هیچ وقت تنها باهاش صحبت نکنه، همونجوری که وقتی من میام خونه مامانم، مامانم کلی سوال میپرسه خب اونم مادره دیگه
تا میرم دستشویی یه دقیقه میام حرفاشو زده بهش خیلی دیدم تا من میام ساکت میشن
منم اوایل مثل توبودم همش همراه شوهرم میرفتم تنهاشنمیزاشتم ولی فهمیدم اگه بخان حرفی بزنن میزنن تلفنی پس خودمو عزت و احتراممو کم نکنم که ببینم ای وای نکنه چیزی بخان بگن اللن برام مهم نیست هرچی میخان بگن بگن من هردوماه یه هفته میرم خونه مامانم شوهرمم میره خونه مامانش گاهی هم شوهرم خودش میره به مادرش سر میزنه من نمیرم یکی دوساعت میشینه و میاد اتفاقن اینجوری حرف و حدیثا کمتر شده بیشترم بهم احترام میزارن
خواب دیدم شهریور باردار میشم توی خواب حساب کردم بچم خردادی میشه برام دعا کنید بعداز ۱۲سال به آرزوم برسم حتی خوابشم برام شیرین بود من تاابد منتظر امیرعلی و نفس کوچولوم میمونم میدونم خدا به من نگاه میکنه و منم مادر میشم
مادر شوهر شما از شوهرتون میپرسه که سبزی تون تموم شده یا چایی تون تموم شده؟ انگار شوهر من خانوم خونست ...
چند وقته ازدواج کردید؟ مادرشوهر من اوایل اینجوری بود، رفته رفته و به مرور زمان اصلا دیگه این حرفا مهم نیست، شاید نگرانه مدیریت مالی شما دو نفره، حس میکنه مثلا بلد نیستید زندگی جمع کنید، البته این نظر منه ها، چون مادرشوهر من این حس داشت ولی الان بنده خدا اصلا کار نداره
منم اینجوری به خودم دلداری میدم که اگه بخواد حرفی بزنه میزنه اما میترسم تازه شوهرم داره به حرفام گوش ...
تو کار خودتو بکن ذهنت رو روی خودت و شوهرت متمرکز کن نه روی مادر شوهرت من به این نتیجه رسیدم سرت به زندگی خودت گرم باشه هیچ کسی نمیتونه کاری کنه
خواب دیدم شهریور باردار میشم توی خواب حساب کردم بچم خردادی میشه برام دعا کنید بعداز ۱۲سال به آرزوم برسم حتی خوابشم برام شیرین بود من تاابد منتظر امیرعلی و نفس کوچولوم میمونم میدونم خدا به من نگاه میکنه و منم مادر میشم
چند وقته ازدواج کردید؟ مادرشوهر من اوایل اینجوری بود، رفته رفته و به مرور زمان اصلا دیگه این حرفا مه ...
بحث من اینه از شوهرم چرا میپرسه ؟ من اونجام چرا از من نمیپرسه مگه شوهرم میدونه که از اون میپرسه ، میدونه اتفاقا مدیزیت مالی هم من خوبه هم شوهرم ، منکه یه کفشم میگیرم میپرسن چند گرفتی
تو کار خودتو بکن ذهنت رو روی خودت و شوهرت متمرکز کن نه روی مادر شوهرت من به این نتیجه رسیدم سرت به ز ...
برام دعا کنید ، من مادرم برای شوهرم چیزی میخرید مادرش یه بار جلو خودم مسخرش کرد از اونموقع همسرم خیلی با خانوادم بد شد مادرش همش میگفت اینکارو نکردن برات اونکارو کردن برات همه چی مادرشه ، خیلی تلاش کردم زندگیمو نگه داشتم خیلی برام دعا کنید