خواهرشوهرم که چند بار پشت سرم گوه خورده بود حالا که من شروع کردم به بقیه از کارای خودش و ننش میگم فشاری شده استوری میزاره خدا کسایی رو که بمن تهمت میزنن فلان کنه و ...
بسه یا بازم ادامه بدم؟حالا از پدرسگ گفتنا و جن.ده گفتناش چیزی نگفتم فقط اونایی رو گفتم که هدیه خودمو بچمو میچپوندن تو کیفشون فکر میکردن متوجه نشدم،با پدرشوهرم مسافرت میرفتن تا پدرشوهرم میخواست برای بچه منم چیزی بخره قهر و دعوای شدید راه مینداختن حتی وقتی خودمم بودم
احمق فکر میکنه به گوش من نرسیده همچنان میتونه مظلوم نمایی دراره که من کاریش نکردم اون مشکل داره
هرمناسبتی دعوت کنم ۵ تومن از پدرشوهرم میگیرن یه لباس کهنه رنگ و رو رفته میارن
اسمشون دزد نیست چیه پس،بچه من شخصیت نداره؟متوجه نمیشه؟پس چطور بچه خواهرشوهرم که کوچیک تر از بچه منه احساسات داره و تولد یک سالگیش سرویش طلا خریدن سربلند باشه؟
پوست بچه من حساس نبود؟ کنار خیابون از دستفروش شورت میگرفتن با منت ده بار به شوهرم میگفتن هدیه گرفتیم به بچه دخترشون لباس ایرانی نمیگیرن چون بالاخره پوست بچه حساسه خوب نیست جنس بد بپوشه