همش پونزده سالم بود بهم خورده نگیرین شرایط اینطور ایجاب میکرد همسرم از چند تا خاستگار هایی ک همزمان داشتم بهتر بود
بچه رو هم انقد بهم اسرار کرد قبول کردم
الان بیست سالمه زندگیم تباه شده ناراحت عمر رفته مم با شوهرم همش سر جنگ داریم
بنظرتون طلاق سخته
من چرا با این سن کم قبول کردم بچه دار شم اخه
کسی مثل من هست؟
بله نمونه بارز بنده
مشکلت چیه با همسرت جنگتون سر چیه
چرا دعوا دارین
عزیزم ویژگیهای خوب و بدش رو بگو
الان شرایط طلاق داری بهونه ی محکم و قوی چطور میارزه بچت این و بعدها تحمل کنه
اخه تو اون سن وقت ازدواجت بود دختر😢🍒
طلاق هم بگیری پشیمون میشی
الان دیگه بچه نیستی بیست سالته سعی کن درست تصمیم بگیری
مامان یه بچه هستی اولویتت اول نی نی باشه
دور از جون طلاق بگیری دلت میاد طفل معصومت بیفته دست نامادری
اگه مشکل خاصی با همسرت نداری برید روانشناس معلوم نیست بعد از طلاق چی میشه یا دوباره ازدواج کنی یه مرد کامل بیاد تو زندگیت
ببین عاقلانه تصمیم بگیر
به حرف اینجا باشه میگن فقط طلاق
اگه شوهرت معتاد نیست دست بزن نداره و عیاش نیست
میتونی سر کنی برو پیش مشاور و اینا
اگه بچه نداشتی باز یه چیزی
الان پای یه طفل معصوم وسطه
بچه های طلاق اغلب خیلی آسیب میبینن
ازم دوازده سال بزرگتره بیشتر بفکر ایندست تا زمان حال همش درحال کار کردن با عقاید قدیمی چادر بپوش چرا مژه میکاری چرا ناخن میکاری چرا ارایش میکنی چرا ابرو میکرو میکنی لباس زیاد نخر زیاد بیرون نرو ب خودت نرس برای کی بخودت میرسی چرا خرج میکنی
درکل سنمون بهم نمیخوره
در عوض بسیار حمایت گره گوش شنوا داره ادم دل سوز و با درک و شعوره
اخلاقش تنده و بد دهنه
