یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
|•یاسمنم•| |•پیوسته در تاریخ ساعتی فرا میرسد که در آن، آنکه جرئت کند و بگوید دو دوتا چهارتا میشود، مجازاتش مرگ است•| |•از دور ریختن قواعدی که به من تلقین شده بود، آرامش مخصوصی در خودم حس میکردم•| goftino.com/c/xJbnEE
انقدر الکل خورده بود که نمیتونست رو پاهاش وایسه ، سوارش کردم گوشیشو در آورد دیدم داره یه چیزایی تایپ میکنه ، حالش بد شد ماشینو نگه داشتم وقتی داشت پیاده میشد گوشیش افتاد ، برداشتم دیدم برا یکی نوشته: " بی تو غرق شدم تو دنیایی که ازش بیزار بودم "تازه اونجا بود که فهمیدم آدما چرا بد میشن💔🙂
عجیب اینه هیچ اتفاقی هم واسم نیفتاده که بگم از اون سر منشا گرفته، دوساله اینطوری شدم
از اونجایی که اینجا کاربر جدید نبودن خیلی مهمه..! باید بگم از سال 1401 خواننده خاموش بودم... نمیدونم چی شد که یهو تصمیم گرفتم کاربری تشکیل بدم... شاید بخاطر این بود که میدونستم نمیتونم دنیا رو تغییر بدم ولی میتونم لبخند رو لب یه نفر بیارم، میتونم به یکی کمک کنم از باتلاق ناامیدی خارج بشه، میتونم با یکی حرف بزنم تا آروم بشه، میتونم جزو آدمای خوب زندگی کسی که از همه خستست بشم چه تو ارتباطاتم چه توی فضای مجازی که مردم بی پروا مشکلاتشونو میگن 🙂🤍🌱 زندگی برام یه گله، یه گل خاردار که با قضاوتهای بقیه وحشی شده، که هروقت هر اتفاقی افتاده زندگیو محکوم کردن و بهش لعنت فرستادن و حالا خودِ همون زندگی از همه خسته تره... من این گلو بغل میکنم با تمااام وجودم و با همهی خارهاش، زخمی شدنمو به جون میخرم ولی تهِ تهش مرهم این گل آسیب دیده میشم و دوتامون با هم یکی میشیم 🙃💫✨ 1. حوصله بحث با کسیو ندارم پس اگه نظرت مخالفمه و دنبال تحمیل و بحثی ریپ نزن 2. با کسی سرِ جنگ ندارم ( جز آدمای خودبرتربین و کسایی که پز میدن) پس مراقب لحنتون باشید و از دستم ناراحت نشید 3. آقایون درخواست ندن ❤️🩹 هرکس داستانی دارد که اگر آن را کامل بخوانی هرگز نمیتوانی از او متنفر باشی...! ( آروین یالوم)
خودم از هیچی ن جن نه ارتفاع ن تاریکی ن حیوونای وحشی از هیچی نمیترسم جز سوسک بادکنک و امپول
انقدر الکل خورده بود که نمیتونست رو پاهاش وایسه ، سوارش کردم گوشیشو در آورد دیدم داره یه چیزایی تایپ میکنه ، حالش بد شد ماشینو نگه داشتم وقتی داشت پیاده میشد گوشیش افتاد ، برداشتم دیدم برا یکی نوشته: " بی تو غرق شدم تو دنیایی که ازش بیزار بودم "تازه اونجا بود که فهمیدم آدما چرا بد میشن💔🙂