دانشگاه رفتنم، تو هر دو تا مقطع خواسته قلبیم بود که سر نماز بذاش گریه میکردم ، تنبلی تخمدان داشتم و قبل از ازدواج فکز میکردم برای بچه دار شدن به مشکل میخورم، با همسرم قرار گذاشتیم نسبتا درمان باشیم ولی دوقلو باردار شدم 😂
یه سری اتفاقا میفتاد که خیلی باعث رنجشم میشد از خدا عشق و صبر میخواستم و دقیقا منو توی موقعیتی قرار میداد که از دستش بدم انقدر خراب شد و دوباره ساختم که عادت کردم به این ماجرا ها