تا حالا شده توی موضوعی یه چیزی رو نخواید به والدینتون بگید و دقیقا بفهمن؟ من واقعا تا دو سه سال پیش مطمئن بودم مامانم می تونه ذهنمو بخونه، علاوه بر اینکه هر کاری می خواستم بکنم و بهش نمی گفتم و می فهمید حتی چند بار امتحانش کردم مثلا می گفتم مامان فکر می کنی می خوام غذا چی بزارم؟ بعد دقیقا همونی که توی ذهنم بود و می گفت 🤣واقعا داشتم روانی می شدم همش سعی می کردم وقتی پیششم به هیچ چیز بد یا چیزی که نمی خوام بدونه فکر نکم تا نفهمه🤣🤣 آرشم بهم می گفت چیزیو ازم پنهون می کنی؟ مثلا می رفتم یه فیلمی که توی تلویزیون پخش می کردن و با گوشی تا قسکت آر از روی کنجکاوی می دیدم، بعد برای اینکه لو نرم با اونا هم می دیدم و هر اتفاق عجیبی میافتاد کلی ادا درمیاوردم و مثلا تازه بود برام بعد می گفت تد تهش دیدی نه؟ 😂توی یکی دوسال از نوجوونیم برای اینکه به جای درس خوندن می شستم فیلم می دیدم و کتاب می خوندم باید یه سری دروغ می گفتم همه رو هم می فهمید 😒😂برای کسی مثل من این اتفاقا افتاده؟