طبیینم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
غلط میگقت
خود را کشتم و درمان خود کردم
یحورای خیلی از درد های که ما می کشیم و از طرز فکر دیدگاه تصورات ما میاد
انگار لزوما درد برای اینکه درد باشه نیازی نیست وجود خارجی نداره
بلکه ما خودمو میتونیم درد رو بسازیم
یک دیو سیاه درازگوش می سازیم
وبعد شروع می کنیم ازش ترسیدن وحشت کردن
و دنبال درمان طبیب میگیریم
غافل از اینکه
من خود بلای خویشم از خود کجا گریزم
بنظرم آدم بخواد خودکشی کنه باید اینطوری خودکشی کنه