2777
2789
عنوان

ملت وقتی میدونن همه ترسو شدیم چرا ترقه میزنن

| مشاهده متن کامل بحث + 320 بازدید | 26 پست

نه نفهم و بیشعور و کثیفف هستن ...

🦋 کرم ابریشم با مرگش تبدیل به پروانه شد 🦋🔥 شیطان همیشه زندگیش جهنمه 🔥❌️ دین و ایمون من انسانیت با چاشنی وجدان و شرافت و معرفته ❌️🎯اگر تحصیلاتم رو ادامه میدادم قطعا روانپزشک و روانشناس و وکیل میشدم 🎯‼️فرزند پسندیده والدینت باشی میشی بادیگارد و نوکر و کلفت و غلام حلقه به گوش ولی فرزند شیطانی باشی همیشه احترامت رو نگه میدارن و میشه عزیز دردونه و چراغ خونه و دورت مثل پروانه میچرخن مبادا آب تو دلت تکون بخوره ‼️🖤 مرگ و فوت عزیزانم یادم داد فاصله بین مرگ و به اسکلت تبدیل شدن و زندگی و زنده بودن اندازه موعه 🖤🚷روزگاری هم اگر دیوانه ات بودم گذشت 🚷🪙 طلا که جاش توی اشغال و زباله ها نیست تو معادن طلاست 🪙 💎 من زمردم الماس شیشه ای دختری جنگجو با گرزی پولادین با کلاه خودی زنجیری با سپری آهنین حریفم زندگیست 💎☢️ جاروبرقی نیستم که اشغال هارو تو خودم جمع کنم ☢️🟢ZOMOROD1998 🟢 و •••

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حال بقیه رد درنظر نمیگیرن فرهنگ صفر

شده تنهاترین بشی؟بیشترین فشارو همه بیارن رو تو؟ حالت جوری بشه که انگار همه حالتو می‌فهمن ولی براشون مهم نیست؟ یا حس میکنی فقط تو یه چیزیایی رو میفهمی یا یه چیزایی برات مهم هس که بقیه نیست و نمیفهمن؟ تبریک میکنم تو دوست منی❤

واقعا بیشعورن یه عده

خدااا جونم عاااشقتم تو بودی که تو بدترین شرایطم کنارم بودی خودت میدونی دیوونه وار عاااشقتم اسم قشنگتو روی دستم تتو کردم تا وجودتو در خودم بیشتر از همیشه احساس کنم 😘🥰🧡

بچه های منم میترسن، دقیقا وقتی بچه هام خواب بودن میزد و فرار میکرد، یه مرتبه کشیک دادم توی ماشینم، یه پسر بچه نوجوان دیدم عمدا ترقه مینداخت روی ماشینهای پارک بودن بعد هم برمی‌گشت ببینه چه به سر ماشین آورده، دنبالش کردم با یه آقای دیگه از همسایه ها بود گرفتیمش با همون ترقه هایی که واسش مونده بود بردیمش نگهبانی ساختمون زنگ زدن پدرش اومد از خودش بدتر بود، خلاصه که حسابی جنگ و جدل کردیم بهش گفتم اگه یه مرتبه دیگه پسرت از جلوی خونه من رد بشه حتی ترقه هم نزنه از بالا با یه گلدون میکشمش، دیگه ندیدمش ولی هنوز خرابکاری میکنه چند ماه قبل شیشه های یه ماشین ترکوند

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792