با همسایه ای که راهرو رو بیریخت میکنه چیکار میشه کرد

اخه مستاجر اومد برای پدرشوهرم طبقه پایینمون

بعد میدیدم بیشرف بازی میکنه ۴تا جاکفشی داره باز کفشهاشون تو حیاط قسمت ورودیه 

مسافرت میرفتم اینا رو تو حیاط ولو داشت

دوبار اندازه ۵جفت برداشتم بردم آشغالی انداختم دیگه من کفشی ندیدم در خونه پخش باشه 

و خودمونم میبریم بالا 

گفتم در بازه کفش ها رو میدزدن 

دزدی کردم نکردم رو هیچی نگو که ادب شدن  به هر قیمتی بود  گناهشم گردنمه میدونم ولی دیگه توان کل کل نداشتم 

مگه آسانسور ندارید؟

چرا مهمون از راه پله میاد؟

ماهم داشتیم از این همسایه ها 

یه بار خب طبقه پایین نزدیک بود مجتمع رو به آتیش بکشونه 

ظهر بود 

بوی دود میومد

صدای جیغ بلند شد 

در واحد رو باز کردیم انگار داخل ابرهای سیاه بودیم 

هیچ جایی دیده نمیشد 

حتی نمیشد از راه پله رفت نگاه کرد که چی شده ؟

زنگ زدیم آتش نشانی 

همه ساختمون تلفنی باهم در ارتباط بودن 

دیدیم خانم از حمام دراومده 

کنار گاز حوله سرش کمی آتیش میگیره 

فکر میکنه خاموشش کرده 

پرتش می‌کنه دم در واحد 

نگو دوباره شعله ور میشه 

جا کفشی 

کفش ها 

وسایل پلاستیکی 

فوتبال دستی 

همه باهم آتیش میگیرن 

دود سیاه وحشتناکی همه مجتمع رو گرفته بود

حتی واحد های ما هم سیاه شده بود 

کلی تمیز کاری کردیم 

راه پله ها سیاه سیاه 

خانم خانما شب رفت مسافرت 

ساختمون موند سیاه 

قرار شد درستش کنن 

نکردن تا مجبور شدیم از اونجا بریم 

هر کاری میکردم جلوی واحد تمیز نمیشد 

دیوارها همه سیاه و پر دوده 

باید به خدا پناه برد 

ما یه همسایه داشتیم بی نانوس یه حیون خونگی سنجاب وحشی  داشت

بعد برایکه سنجاب دلش نگیره ولش میکرد تو راه پله و دستش هویج یا هرچی میداد اینم همه جا رو پر از اون خوراکی میکرد 

با هرچی خواستم بکشم نشد  این فرد هم ادم نبود که هرچی میگفتم تازه جارو کردم انگار نه انگار 

تا اینکه یه روز تو کارتن کردن ببرنش مسافرت تو مسافرت مرده بود دلم خنک شد 

فقط چون صاحبش  بی نا مو س تشریف داشت 

سر همین چیزا خونه تک واحدی خریدم

وااای 

۶ واحد 

ما انننقد میگردیم تا تک واحدی پیدا کنیم 

اصلا نمیتونم کار بعضی ها رو تحمل کنم 

ما همون طبقه پایین کنارمون هم نبود اما کلی باعث آزارمون میشدن 

یه بچه داشت ابتدایی بود 

میگفت نمیارم که بتونم خوب بزرگش کنم 

انننننقدر این بچه بی تربیت بود که خدا می‌دونه چی سر مجتمع اورده بود 

چند بار اومد خونمون 

دیدم انقد حرف زشت و رکیک بلده 

حرکات رکیک نشون میده 

بار آخر دیگه بیرونش کردم 

زنگ زدم به مادرش گفتم حقیقت من رو تربیت بچه حساس هستم 

بچه ت حرفها و حرکات زشتی بلده 

اصلا از سنش بعید اینها رو بدونه 

می‌گفت خب حوصله ش سر می‌ره 

میشینه ماهواره میبینه 

وااااای 

چقدر راحت حرف میزد 

با اینکه میدونست بچه چه ها بلده 

گفتمش ببخشید اما دیگه نفرستید بالا 

من اگر بچه برادرم هم اینطور باشه باهاش رفت و آمد نمیکنم 

و.......

هیچی فایده نداره

باید بیخیال شی

تنم لرزید اینو خوندم💔

مال ما ک پرده زده دم در ! کفش ک ماشالا صد جفت..کلی دبه خیارشور تو راهرو...بعضیا فک میکنن ملک شخصیشونه آپارتمان