حافظه ام قاطی کرده
گاهی یادم نمیاد دیروز چیشده
بعد یهو یادم میاد بچه بودم این موقعها همش کارتون نگا میکردم تو اتاقم ی تلویزیون قدیمی داشتیم از این تلویزیون بزرگا ک پنج تا کانال بود فقط عصرا کارتون پخش میشد
آنشری زنان کوچک و...
یا میرفتم تو حیاط کوچیکمون بازی میکردم
معمولا هم این موقع سال یواش یواش آماده می‌شدیم برا سال تحصیلی روپوش مدرسه لوازم تحریر کفش و...
دلم گرفت
کاش همیشه بچه میموندیم تو دنیای خودمون خوش بودیم
هی بابا🥲
من بچگی هامم پر درد بود
اره واقعا
بچهامیخام دندون بکشم باراولم میشه ی صلوات بفرستین برام
خدا پدر و مادرت رو حفظ کنه که حداقل خاطره خوش از بچگیت برات ساختن 🥺😔
بزرگ شدن برام ترسناکه
ولی همزمان جذابه، دوست دارم بدونم ته مسیر این زندگیم چی میشه، چه داستانی قراره بسازم و بعد رفتنم چه اتفاقی میفته :)
ذهنت درگیره که اینطوری میشی،من بچگیامم پر از دغدغه بود نمیدونم دلتنگ بشم یا نه😂
منم یهو یاد دبیرستان افتادم
اوج من بود اون موقع
موقع جشن هدایا انقد به من هدیه میدادن که دیگه همون جا وامیستادم تا هی بلند نشم برم و بیام
ستاره ای بودم 🤪
با دغدغه های کوچیک
گذشته رو فقط بهش نگاه کن و لذت ببر سعی کن برای فرار از مشکلاتت توش غرق نشی
