2777
2789
عنوان

از دست زنداداشم خیلی نا احتم

| مشاهده متن کامل بحث + 439 بازدید | 30 پست
باهاش انقد راحت نیستم که تیکه بندازم ادم محترمیه

تیکه نیست با خنده میگفتی

دخترم ما خیلی منتظرت بودیم مخصوصا خواهرت ولی تو پیش خدا رو دوست داشتی هیچوقت اون روی ماهت رو فراموش نمیکنم😔

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من با زنداداشش کاری ندارم منظوره من چیزه دیگه اییه

میدونم منظورت چیه ولی من میگم اون بچه هست و خیلی چیزا رو نمیفهمه و خیلی کارا رو دلش میخواد اما به هر حال مادرش هست که اجازه میده بچش چه کارایی رو بکنه یا نکنه پس اونم مقصره

میدونم منظورت چیه ولی من میگم اون بچه هست و خیلی چیزا رو نمیفهمه و خیلی کارا رو دلش میخواد اما به هر ...

ببین زن داداش من بخاد میتونه کنترل کنه پسرشو ولی نمیخاد انگار براخودش جایی رو پیدا کرده که تو مواقع خاص پسرشو بفرسته

عزیزم موقعی که چیزی نمیگی ومیخوای آدم خوبه باشی پس‌نگهداری کن

گفتم چندبار گفتم خیلی بهم ریختن خونه رو مهمون آمده خجالت کشیدم .مامانم گفت اعصابش نمی‌کشه نبر .یا زنگ زده جواب ندادم. ولی باز از رو نمیرن

ببین زن داداش من بخاد میتونه کنترل کنه پسرشو ولی نمیخاد انگار براخودش جایی رو پیدا کرده که تو مواقع ...

آره میدونم چی میگی

من هیچوقت به زن برادرم اجازه ندادم هر موقع دوست داره بچه رو بذاره خونمون و بره 

چون سر خواهرم که اینطوری بود خیلی اذیت شدم تهش هم طلبکار بود و اگر یه بار نه می‌گفتم ناراحت میشد

البته من مجردم ولی فرق نداره اینکه یک نفر برات حق تصمیم گیری قائل نباشه و دائم تو عمل انجام شده قرار بگیری بدترین حس دنیاست

گفتم چندبار گفتم خیلی بهم ریختن خونه رو مهمون آمده خجالت کشیدم .مامانم گفت اعصابش نمی‌کشه نبر .یا زن ...

عزیزم رک به برادرت بگو که خیلی دوست دارم هر روز روی ماه فلانی رو ببینم ولی واقعا شرایطشو ندارم لطفا بیشتر از یک روز در ماه نفرستید یا یه همچین چیزی

آره میدونم چی میگیمن هیچوقت به زن برادرم اجازه ندادم هر موقع دوست داره بچه رو بذاره خونمون و بره چون ...

افرین دقیقا این میدونه من هر روز بعدازظهر میرم خونه مامانم یا بیرو.  فقط به خاطر منافع خودش چون بچه خونه ما راحت بازی میکنه 

افرین دقیقا این میدونه من هر روز بعدازظهر میرم خونه مامانم یا بیرو. فقط به خاطر منافع خودش چون بچه ...

من خیلی بچه های خواهر برادرمو دوست دارم واسه همین راحت پیشم میموندن ولی یه وقتا واقعا حوصله‌ی خودمم نداشتم یا جو خونه خوب نبود با اینکه همه خونه بودن ولی هیچکس هم کمکی نمیکرد رسما بچه گردن من بود و سر کارای بچه باید دائما با اهل خونه درگیر میشدم 

بعد یهو می‌دیدی بچه مریض هم هست میخوان بذارن پیش من😐منم قبول نمیکردم میگفتم من اگر بچه طوریش بشه نمیتونم دکتر ببرم بعد میدیدن من قبول نمیکنم خودشونم میموندن😶

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دوستی

fatemeh1379hossein | 21 ثانیه پیش

عشقت کیه

wilkinson | 44 ثانیه پیش
2791
2779
2792