یکی از اشناهایی ک من حتی باهاش برخورد زیادی ام نداشتم چندروزه فوت شده باشوهرم خیلی صمیمی بود
خیلی ناراحتم واسش دل و دماغ هیچکاریو ندارم
گریه میکنم دپرسم سردرد دارم
شایدچون جوون بود خیلی سی سالش نبود هنوز
یا اینکه خیلی مظلوم بود
شب توخواب ایست قلبی کرد
خیلی کم پیش میاد اینهمه بهم بریزم حتی واسه ی ادمای نزدیک تر ...
خدا بیامرزه
طبیعیه
ما یه جوجه داشتیم وقتی مرد افسردگی گرفتم
آره مرگ پسر کوچولوی شمالی ایلیا
من همکار شوهرم امسال شهید شد خیلی دلم کبابه براش
بله
از مرگ ۲ تا از همکارای همسرم😔
سه سال پیش یه آقایی باربرده بود شیراز متاهل بود یه دختر ۷ساله داشت داداشش دکتر بود من فقط داداشش ودیده بودم ازکار برمی گشتم خونه دیدم جلوی در همسایه دوتا همسایه دیگه دارن صحبت می کنن من رفتم دیدم دارن می گن داداش فلانی وتومسیر شیرازکشتن چندتا چاقو زده بودن وای منو می گی همین جوری اشکام می ریخت باصدا گریه می کردم همسایه گفت چه خبرته هرکی ندونه فک می کنه توزن طرفی
علی انصاریان
بله من یه عکس تو یکی از شهر ها دیدم
اصلا نمی‌شناختم
ولی تا بمدت درگیر بودم
