امروز رفتم دادگاه حالم گرفته شد اولا ک پارتی بازی شد و کارمون انجام نشد ک اونو ولش کن
یک خانومه کنارم نشسته بود منتظر بود تمام سر و صورتش کبود دستاش همه زخم نکته تاریک ماجرا کجا بود اینکه حامله بوده و سقط کرده بوده میگفت با شوهرم دعوام شده اینقدر منو زده ک هم بچم سقط شده همم ک بدنش کلا داغون بود اینقدر دلم سوخت
واقعا بعضیا حیوونن ادم نیستن ک چقدر ادم باید بی عاطفه باشه
یعنی اینارو ک میبینم میگم اصلا ازدواج چیه ای خدا خدا از این شوهرا قسمت هیچکی نکنه
مجردا یک معیار مهم دیگه ک اضافه شد قبل ازدواج حتما بسنجید ک خواستگارتون میت نه پدر خوبی باشه یا نه
اصلا حالم خرابه همش قیافه و چهره خانومه یادم میاد
جالب این بود ک بهش میگم میخوای جدا بشی گفت نه فقط اومدم بترسونم شوهرمو😑😑😑