بعضی خانومها با بدترین شرایط زندگی از طرف همسر که شامل کتک خوردن از همسر با خانواده اونا،اعتیاد،توهین فحاشی،زندکی با آدم روانی ،دخالت خانواده همسر و حتی بدتر کنار میان
ولی بعضی ها با مسائل پیش پا افتاده یا مسائل که اهمیت ندارد جنگ دعوا یا طلاق
مثلا شنیدم زنه میک من لباسم پاره بشه باید شوهرم خودش بگه بخرم نه اینکه من بگم وگرنه دعوا
یا یکی دیگ میگم شوهرم چون گوشیش حیاط چک کرده خیانت میکنه
یکی میگ چرا شوهرم من حرفی میگن انجام میده تا من نگم کاری نمیکنه خودش مثل خرید خونه یا خرید فرزندانشان
دقیقا اینا چقد تضاد دارن؟
البته همه اینجور نیستن میدونم بعضی ها اینطور هستن