بچه ها من از بچگی یادمه پدرم به مادرم خیانت میکرد و دعوا داشتن
مامانم هم زندگی سختی داشته از بچگی پدر و مادرشو از دست داده و خیلی زود عروس شده و کلا خیلی سختی کشیده
حالا نزدیک یکی دو هفته س فهمیدم مامانم هم تو اینستابا آقای غریبه چت میکنه
مامانم کسی بود که من رو سرش قسم میخوردم به پاکیش شک نداشتم یعنی با چشم خودم هم دیدم همچنان حس میکنم خوابه و قراره بیدار بشم
از اون شب حالم داغونه نشستم جلوس مامانم گریه کردم گفتم من فهمیدم موضوع رو خودش پشیمون بود خیلی هی میگفت گناهام بخشیده بشن بعد کلا اینستاشو برنامه هاشو پاک کرد سیمکارتشو درآورد داد به من یه سیمکارت دیگه استفاده میکنه شروع کرد به نماز خوندن اول وقت
فردای روزی که فهمیدم انقدر حالم بد بود ساعتها تو خیابون با صدای بلند گریه میکردم
الان دیدم تو گوگل سرچ کرده چجوری به اینستا رمز بدیم
حس میکنم میخواد باز اینستا نصب کنه و شروع کنه حس میکنم اعتیاد پیدا کرده به این کار
حالم داغونه سستم قلبم نامیزون میزنه دست چپم سسته
چیکار کنم خدایاااا دارم دق میکنم