هر کاری که میکنم فکر میکنه تقصیر همون پسره ست
گریه کنم میگه ها ناراحتت کرده خاک تو سرت گریه میکنی براش
میخندم میگه خاک تو سرت عشق عاشقی هیچی توش نیست دیونه شدی
میرم تو گوشی فیلم آموزشی میبینم میگه داری باز با اون عن حرف میزنی
میخام برم استخر میگه هاااا میخای بری سر قرار باهاش
دختر خالم زنگ میزنم مامانم میگه باز اون پسره دلقکس
دارم کتاب میخونم میگه فکرت درگیره تمرکز نداری و....
روانیم کرده
خودش و خواهرم هم بهم میگن از خونه برو بیرون اخلاقت خیلی بده باید هر چی میگیم بگی چشم چون داری اینجا زندگی میکنی