اجازه ندادن باعشقم ازدواج کنم، نشستم سرسفره عقد یه مرد دیگه، آخ که چی کشیدم تو نه سال زندگی باهاش 😔💔تهش میخوای بدونی چیشد؟ مهریه و بچمو برد منم بعد یه مریضی سخت روحی یجوری کلنجار میرم با خودم و این قمار زندگی ... بعد سالها به همون عشقی که نزاشتن بیاد خاستگاریم پیام دادم (: نمک ریخت رو زخمم / همیشه اونجوری نمیشه که ما منتظرشیم /