می‌دونه که از نگرانی میمیرم اگه کوچکترین بلایی سرش بیاد بعد هر دفعه که بحثمون میشه یا میخواد حرف خودشو به کرسی بنشونه خودشو می‌زنه و میگه خدایا سال دیگه من نباشم تو راحت بشی و چمیدونم هر حرف این مدلی که فکرشو بکنین از فکر و خیال روانم بهم ریخته نمیتونم دیگه کوچکترین اعتراضی بکنم
اره بخدا که دیوونه شدم
بگو مردم ،خاهرت،زن داداشت هرکی،که مادرت بیشترحساسه،،فک میکنن دانایی،کارات عاقلانس
بایدبهشه بگم چه حرفاو نفرینامیکنی،،،تاپیش من نگن مامانت خوبه (الکی مثلاگفتن بهت مامانت خوبه خوشبحالت)
باردیگه این حرفا زدی هرجا جم بودیم گلایتو،شکایتتو توجمع میکنم همه بفهمن،باقاطعیت بگو،خستم تکرارنکن،کاراوحرفاتو
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
