خانوادمهنوز تو قدیم موندن باز بابام چیزی نمیگه مامانم
پدربزرگم زمان قدیم خان بوده پدربزرگ پدریم
ولی پدربزرگ مادریم نه تازه کلیم کارایه بد کرده اون زمان که نمیخوام بگم
دیگه از اون زمانا گذشت الان بری بگی میدونی پدربزرگم فلان بوده که بهت میخندن
اینو گفتم بدونین مامانمم از خانواده پولداری نبوده که تو کاخ زندگی کنه
من هرچی خاستگار داشتم حتی خداشاهده یکیشون دکتر بود میگفتن عه فلانی به خانواده ما نمیخوره در حدما نیست چیزی که ۲۵سال تو گوشم خونده شد
یبار همینمامانم گفت بجنگ تا کی قراره برات تصمیم بگیرن اگر عقلت منطقت میگه خوبه برا تصمیمت بجنگ
مامان من سیده شوهرمم سیده اینو گفتم بدونین در یک سطحن با یه تفاوت
تا گذشت برا من خاستگار اومد سنتی رابطمون هم ادم بسیار خوبی هست یه ادمیه حرفش رو مردم خیلی قبول دارن ادم کمی نیست
مامانم منو اجبار میکرد میگفت اره اره برو ببینش منم میگفتم نه چون میگفتم ازدواج نمیکنم
خلاصه نمیدونین چقد جنگ روانی بود اون روزا من رفتم اون اقارو دیدم یه مدتی حرف زدیم خوشم اومدمامانمم پشتم بود بابام با همون بار اولی که دیدش خیلی ازش خوشش اومد
شوهرمم طوری هست خوش اخلاقه مهربونه به فکر خانوادست دست دلبازه زندگی خوبی داره نمیگم همچی تمومه سخت گیر و حساسم هست رو خیلی چیزا
خلاصه داداشم یه نظر میداد عموم یچیزی میگفت بابابزرگم یچیزی میگفتم اخرشم بدون اطلاع اونا بابام گفت برو ازمایش بده
شوهرم وضع مالیش الان از خانواده پدرمم بهتره فقط به قول اونا باباش خان نبوده ولی ادم بدی هم نبوده ادم زرنگ با دل جرعتی بوده
ولی تو خانواده ی پدریم اینگاز ناز نازی بزرگ شدن😐😂پسراشون دل جرعت هیچی ندارن
بعد مامانم بی دلیل به کل تغییر کرد من اهمیت نمیدم یعنی میشینه میگه مادرشوهرت الکی اینطوری میکنه خواهرشوهرت این
شوهرت اون
کلا خودشم بالاتراز همه میدونه یهو میشینه الکی میگه اره فلانی خودشم از فلان جا خوشش نمیاد نمیره که محله شوهرم اینا باشه😐حرف میزاره دهنم
اوایل خیلی باهاش دعوا میکردم الان دیگه اصلا اهمیت نمیدم
مامانم انقد بامنطق بود الان حسودی میکنه
مثلا میگم اگر تو سیدی اونم سیده مگه تو بالاتر از اونایی
ولی بابام که توقع داشتم چیزی بگه اصلا چنین حرفی نزده
از شوهرم کلی پول قرض کردن ۱۴۰ ۱۵۰ملیون ندادنش
تا کم میارن ماشینشو ازش میگیرن
توقع دارن کل خرت پرتشونو بزارن تو زیر زمینخونه ی شوهرم
منهیچی نگفتم
الان شوهرم یه کلید خواسته ازشون مامانممیگه اگرتو بودی بدت میومد😐
نمیدونم دیگه باید براشون چیکارکنیم که نکردیم
مرده شور خونه ی بدردنخورتون رو ببرن یه خونه باغی داریم به دردم نمیخوره نه اب داره
نه گاز برا یه شب فقط منکلیدشو از امروز گرفتم دادشم شوهرم که چهارشنبه برن زورشون اومده😐
به مامانم گفتم تو کلا بدت میاد ازشون فرشتم بشن همینه گفت نه مگه بابامو کشتن
اوایل هم شوهر دختر داییمو که از لحاظ فرهنگی تحصیلی پولی حتی قیافه از شوهرم پایینترهمیکوبید تو سرم😐الانم کنایشو هست