2777
2789

۳ سال خواستگارم بود دوسش داشتم خانوادم قبول نمیکردن ولی من به حرفشون گوش ندادم باهاش ازدواج کردم 

مشکلاتم همش بخاطر اینه که قبول کردم با خانواده شوهرم تو یه خونه زندگی کنیم🙂تو این ۶ ماه مامانش خون به جیگرم کرده 

همش دعوا همش اعصاب خوردی

شوهرمو دوس دارم باهاش مشکلی ندارم فقط چون بچه اخره و مامان باباش پیرن همه چیو زدن به اسمش که این وایسه پیششون 

شوهرم تو این ۶ ماه منو هیچ جا نبرده چون باید جوابگو مامانش باشیم یه گوشی برام خریده یه هفتس چاپلوسیشو میکنه که چیزی نگه😔بدبختی اینجاس که حامله ام شدم.

توروخدا نگین تو این شرایط حامله شدنت چی بود ناخواسته بود قرص میخوردم🙂

بچها تو خونه افسرده شدم همش سرکاره من و مامانش تو خونه تنهاییم اینم یه بند حرف میزنه انتظار داره من بشینم پای غیبتاش و دردو دلاش 

تو روستاییم و هیچ جایی نیس من برم اعصابم اروم شه😔

تو ۲۰ سالگی گند زدم به زندگیم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شوهرت خوبه میشه تحمل کرد‌. قلق مادرشوهر رو دستت بیار باهاش بساز 

ذهن هاي بزرگ درباره ي ايده ها صحبت مي کنند، ذهن هاي متوسط درباره ي رويداد ها حرف مي زنند و ذهن هاي کوچک درباره ي ديگران! هرکه را صبح شهادت نیست، شام مرگ هست ، بی شهادت ، مرگ با خسران چه فرقي می‌کند.. هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران جانم فدای اسلام جانم فدای قرآن  حزب الله پیروز است اسرائیل نابود است

دقیقا شرایطتتو دارم منم چن سال شده ازدواج کردم اصلا راضی نیستم حریم شخصی ندارم دعوا زیاده عهههه

امضامو تا اخر بخون  تا متوجه بشی  شوهرم فقط و فقط عاشق منه و دست از خیانت بر داشته و خانوادش دیگه نمیتونن تو زندگیمون دخالت کنن و تا اخر عمر با بچمون بهترین زنگی که سرشار از عشق و محبت داریم الهی لک حمد ، حمد الشاکرین  حتا ترضی.                                                                                                                            وخدا رو هزار مرتبه شکر در سال ۱۴۰۵ در کنکور قبول شدم و رشته مورد علاقمو اوردم💜الان که تا اخرش خوندی میشه صلوات هدیه کنی برا امام رضا

قالی بباف، خودت رو سرگرم یه هنری کن، توی روستا هزار و یک کار میشه گرد مخصوصا اگر سرسبز باشه

و تمام شب را برای دخترهایی که در تنهایی از خودشان خجالت می‌کشند گریه کردم. دخترهایی که بعدها از خود متنفر می‌شوند و مثل یک درخت توخالی ، پوسته‌ای بیش نیستند. و عاقبت به روزی می‌افتند که هیچ جای اندامشان حساس نیست، روح و جسمشان همان پوسته است، و خودشان نمی‌دانند چرا زنده‌اند…

الان چیکار کنیم؟

از همون اول اشتباه رفتی

با این اوضاع حامله هم شدی؟

هیچی دیگه .

کنار بیا و تمام تلاشت رو کن جدا بشی از خانواده اش.

نشد هم متاسفانه خودت قبول کردی!

شکافتیم و دَریدیم و سوختیم ز جَهل...🩶

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792