اول اینکه خواهشن اگر میخواین بی احترامی کنید یا بگید لحن صحبتتون ب 14ساله ها نمیخوره یا بگین سرکاریه از تایپک برین بیرون🌹
مچکرم
حدود هفت هشت سالم بود و گرمای تابستون داشت قشنگ به پیشونیم میخورد هنوز یادمه با تیشرت و شلوار میرفتم با مامانم بیرون من از ی طرف چادر مامانمو گرفته بودم سمت راست و سمت چپ داداشم چادر مامانمو گرفته بود😂اون موقع ارزوم این بود ی گوشی داشته باشم تا بتونم کلی بازی دانلود کنم😂😂😂
و خلاصههه...
دوتا ابجی داشتم ب اسم نازگل و پریگل ()
نازگل ک 17سالش بود
و پریگل 19سال
پریگل وقتی کلاس هشتم بود براش خواستگار اومده بود
اما نازگل برای اولین بار خواستگار براش اومده بود وقتی کلاس دوازده اگر اشتباه نکنم
ک همونو خلاصه قبول کرد، من کلاس دوم یا اول بودم اونموقع
که دوسال بعدش نازگلو میخاستن عروسی کنن
(پریگل هنوز ازدواج نکرده بود فقد نامزد داشت)
ک نامزد نازگل ب پریگل میگه نامزدت فلانی ادم درستی نیست
خلاصه بابا مامانم از این حرف خبر نداشتن ک همچین حرفی ب پریگل زده شده
نازگل ازدواج میکنه و میره خونه مادرشوهرش برای زندگی
اخرین شب ازدواج نازگل همه دیگه میرن سر خونه زندیگشون هرکس برمیگرده به شهر یا روستای خودش ک در همین راهی ک میرن عموی من تصادف میکنه
دختر کلاس پنجمی درجا خونریزی مغزی میکنه و فوت میکنه
و دختر دیگه سنجاق سینش میره تو گردنش و اونم فوت میکنه
ومن هم شب تصادف حس خوبی نداشتم درکل یعنی یجورایی انگار میدونستم قراره یه اتفاق شومی بیوفته
عموم هم بعد از یک ماه داخل بیمارستان بودن فوت میکنه
الان بچهاش همشون معتاد شدن
خلاصه بعد از اون ماجرا حدود یک سال دیگه من متوجه میشم نازگل به شوهرش خیانت میکنه دوسه ماه منه کلاس ششمی استرس و اضطراب اینو میکشم اگر کسی بفهمه ابرومون میره و بابام شکست بدی میخوره
ولی نازگل نمیدونست من از این ماجرا باخبرم
منه 11ساله تنهایی درد میکشیدم و تا الان ک الانه کسی هنوزم نمیدونه
تروماهای بچگی ک کشیدم واقعن ب صورت خفیف وحشتناک هروقت ک نازگل میومد خونمون و میرفت تو حیاط تا با اون مرتیکه حرف بزنه ب بهانه دستشویی رفتن میرفتم و حرفاشونو کوش میدادم و زار زار گریه میکردم، که کلاس هفتم شدم
و یه روز ی فکری ب سرم زد
رفتم داخل اینستا ب خواهرم پیام دادم
و اینو گفتم کمتر خیانت کن
و خواهرم گرخیده بود و خلاصهه... من باهاش یه جایی قرار گزاشتمو و به یک شیوه ای متقاعدش کردم ک فلان خواهرت رو هم با خودت بیار یجوری حالا سر کیسش کردم
و رفتیم باهم
هستین ادامشو بگم؟ اصن