قرار بود بعد صفر بیشتر آشنا بشیم البته چواب من مثبت بود و همو دوست داشتیم و تحصیلاتی و شغلی و همه چیز خوب بود
ولی یه روز تصمیم گرفتیم با هم بریم بیرون تا یکم همو بشناسیم
رفتیم توی کافه نشستیم بعدش گارسون که اومد منو رو بپرسه دیدم یه سیلی زد تو صورت گارسون
گفتم چیکار میکنی گفت داشت بهت با نگاه زشتی نگاه میکرد
گفتم ولش کن اینا شغلشون اینه باید با رفتار خوب با مشتری برخورد کنن
گفت نه
منم فکر کردم شاید یکم عصبی باشه .درسته غیرت واقعا خوبه ولی اگه هر جا بخوایم بریم دعوا کنه من دوست ندارم.بدرد هم میخوردیم و مراقبته خوبه ولی اینجوری زیاد رویه
گفتم اگر عشق و علاقه و پول باشه ولی هر روز بخاطر من دعوا کنه هم خودش داغون میشه هم من
واسه همین کنسل کردم
بنظرتون کار اشتباهی کردم؟مامانم سرزنشم میکنه.