اوایل خوشحال بودم همه چیو زود فهمیدم ولی الان چندماهه بهم ریختم. یکی از اشناهامون گاهی اوقات میدیدمش دو سه ماهی میشد بیشتر همو میدیدم اما خب خانوادگی و پسره جوری رفتار میکرد که انگار عاشقمه ولی جلو همه نه وقتی میدونست من فقط متوجه میشم اینکارو میکرد منم ب خیال خودم میگفتم لابد نمیخواد جلو بقیه دردسر شه اینم بگم که من اصلا بهش رو نمیدادم و هرچی میگفت حاضرجوابی میکردم از رو بره اما خب ته دلم یکم حس خوبی داشتم بهش تا اینکه فهمیدم اینستاش پر دختره بعد ک متوجه شدم کلی قسم خورد ک من تاحالا دستم ب کسی نخورده و منم باور کردم اما باز ایدی از خودم ندادم تا اینکه یکی از دخترای جمع متوجه مکالمه های ما شد و من واسه اینکه بد برداشت نکنه ک چیزی بینمون هست توضیح دادم براش . خلاصه دختره میره میچسبه بهش از طرف من حرف درمیاره ب اون میگه و اونم دست از پا پروتر میخواد ک ما دوتارو باهم نگه داره تا اینکه من فهمیدم
و دیگه حتی تو چشاشم نگاه نکردم چ برسه جوابشو بدم. الان خبراشونو دارم ک باهم رل زدن میدونستم پسره از اول ادم هولیه ولی خب نمیدونم چرا نمیتونستم درست تصمیم بگیرم حالا دختره نمیدونه با کی طرفه من خوشحال شدم ک همون اول متوجه شدم و بازی نخوردم ولی از اونموقع یا خوابم نمیبره از فکر زیاد یا وقتی میخوابم ذهن بیدار دارم ینی جسما خوابم اما ذهنم بیداره و فکر میکنه وقتی که بیدار میشم قشنگ متوجم ک کل شب داشتم فکر میکردم و اگه هم ب فکر نکشه خواب میبینم همش خواب اینارو. بازدهیم کلا اومد پایین و باعث شد تو درسم افت کنم و دختره کلی پشت خانوادم با دوستاش حرف زده و دوستاش برام تعریف کردن ک گفته از من بدش میاد.... نمیدونم چیکار کنم خالی شم و اینکه خانوادم از همون اول درجریان همه اینا گذاشته بودم و اونام همه اینارو میدونن ولی..
من با یکی بودم هیچ دختری رو فالو نداشت جز من
۵۰ تا هم فالوورداشت فقط
هیچ دختری ام راه نمیداد تو پیجش
بعدش فهمیدم به پشه نر هم رحم نکرده چه برسه ماده اش
خاک تو‌سر دختره شما دوری کن و اصلا بهشون فک‌نکن پسرا چقدر لاشی شدن ادای دوس داشتن در میارن خدالعنتش کنه
کلا به پسرا تا وقتی با گردن کج و ننه باباشون نیامدن خواستگاری محل سگ نذارین
