سلام ما نه ماه هست عروسی کردیم خودمون آشنا شدیم قبل از ازدواج ولی بعد از عقد کارمون به دادگاه و اختلاف افتاد دیگه نشد جدا بشیم و اومدیم سر زندگی بعد تو این نه ماه چند بار باز شکایت داشتیم برا طلاق هربار نشده الآنم زندگیم موقت هست شرایط جور بشه قصدم طلاق هست بچه نمیخوام به هیچ وجه ۳۱ سالم هست چند وقت هست شوهرم گیر جدی داده برا بچه جرات ندارم بگم مخالفم ایودی داشتم یواشکی چند ماه رفتم برداشتم الان یک ماه هست یواشکی قرص میخورم دیشب باز بحث بچه شده میگه ببرمت دکتر ببینم چرا نمیشه ؟ بعد میگم شاید ایراد از خودت هست میگه نه تو مثل مردایی هورمون مردانت زیاده هیچیت به زن نمیخوره مثل شهره لرستانی هستی اینم بگم جدی و با عصبانیت گفت نه با شوخی و از رو لج منظورش چی هست ؟ اینم بگم اهل خیانتم هست چرا فکر کرده مرد هستم ؟ امروز همش با گوشیم عکس میگیرم از خودم به والله قیافم زنونه هستش نه خیلی زمخت باشم یا صدام بم باشه
چه ربطی به رابطه داشتن داره زن وشوهرن فعلا چراباید رابطه نداشته باشن😏
شاید چون شوهرش خیانت کاره و زن نذاشته رو زمین بمونه با همشون خوابیده🤡🤡🤡🤡 شاید چون رابطه با تجاوز فرق داره باید با میل شخصی باشه و وقتی از طرف بدت میاد عقلانیش اینه که باهاش رابطه نداشته باشی🤡🤡🤡
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی