برادرشوخر و زنش بدم میاد ادمهای زرنگی هستن بخصوص زنش زرنگ و دروغگو هست یه شهر دیگه ان. شوهرم گیر داده بریم خونشون ناهارم بمونیم بهش گفتم چرا هربار میان اونا نه ناهار میان نه خونه میمونن ناهم بریم ولی ناهار نمونیم. میگه اونا حتما اینطوری راحت ترن گفتم پس منم دوست ندارم ناهار بموتم خونشون میکه خانم سخت نگیر حق دارن یبار نمیرسه ما بریم ناهار خونشون؟ گفتم ببین زن داداشت خیلی زرنگه خوشبحالش شوهرش بدون اجازش اب نمیخوره هرجا هن میخوان برن حتما باید زنش اجازه بده تو چرا اینجوری هستی میگه یکی مث برادرمه یکی ام من همه ک نباید یجور باشن گفتم نخیر برادرت عزت و احترام میزاره برا رنش. نیگه زنش کاری کرده برادرم فقط بره سمت خانواده زنش و قید ماهارو بزنه اخرش خودشون ضرر میکنن. گفتم تو خودتو داری واسشون میکشی. هی حرصم میگیره ازشون دفاع میکنه
زندگی خودتو ب خاطر بقیه خراب نکن.
هی بگو هی بگو ن تنها ب نتیجه نمیرسی شوهرت حتی ازت زده هم میشه
کار اشتباهیه مقایسه شوهرت با برادرش
کسی که شام و ناهار نمیاد بمونه یعنی اینکه لطفاً شما هم شام و ناهار نیاین خونه م بمونید
حالا یا از بی حوصلگی یابخاطر شرایط اقتصادی
وقتی نیومده بمونه پس شما هم مثل خودشون فقط در خد چند ساعت برین مهمونی و نمونید
خب عزیزم اومدن شهر شما دعوتشون کن
بعد هر وقت اومدن تعارف کردن که شما تو زحمت افتادین بگو شما که نمیاید غریبی میکنید باید دعوت کنیم دیگه نمیشه که
برادر خونه ی برادر نره
روبه برتدرشوهرت بگو
د
یگه میان 😅😅 اینم سیاست ببینم چیکار میکنی
بین برادرا همیشه ی برادر اینجوریه ی برادرهم اونجوریه
حالابرعکس شما
خانواده شوهرم نه میان ن ما میریم
چیزیم نشده پشت تلفن خبر همدیگه رو میگیریم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
