میشه خواهشا حوصله کنید تا آخر بخونید
قبل از خرید عقد مادرش برام یه سرویس طلا به سلیقه خودش گرفت چون داشت طلا گرون میشد و این داستانا،
بعد خود مادر نامزدم همون موقع گفت اگر پسندت نیست اینو میذارم واسه خودم میریم یکی دیگه برات میگیریم.
من اون موقع سرویس رو ندیده بودمش اصلا
بعد از چند ماه نزدیک عقدمون که شد نامزدم عکسشو فرستاد بد نبود. یعنی خوب بود به سلیقه ام ولی من مد نظرم یه چیز دیگه بود.
بعد که گفتم میتونم اونی میخوام بردارم نامزدم گفت الان دیگه نمیتونم و طلا گرون شده و ...
خلاصه دو بار غیر مستقیم گفتم و گفت دیگه الان نمیشه کاریش کرد.
امشب داشتیم از بازار طلافروشی رد میشدم چشمم سرویسی که میخواستم رو گرفت، با لحن اروم و خوب گفتم عزیزم بعد ازدواج که چاله چوله ها رو پر کردیم پولداااار شدیم🫠 اون سرویسی دلم میخواست بگیریم؟
گفت دعا کن پولدار بشیم من دو تا برات میخرم
حالا وقتی رفت خونه بهم گفت اون سرویسی میخواستی قیمت گرفتی؟ اگر اوکی بود مامانم میگه میتونه بگیره
من یکم بهم برخورد چرا بعد یه هفته نه اوردن حالا که اینجوری گفتم بعدا اونی میخوام رو برام بگیری اینو میگه؟
خودش که گفت ربطی نداره دیدم تو دلت مونده با خانواده مطرح کردم که اگر قیمتش اوکی بود بگیریم
به نظرتون راست میگفت؟ دلیلش واقعا برام مهمه