روضه داشت مادر شوهرم من باردارم 4ماهمه یک زنگ نزدن یک حالی بپرسن امروز که رفتم هیچ کدوم ی تبریک خشک و خالی نگفتن اصلا نپرسیدن چند ماهته بچه چیه دوتا از خواهر شوهرام که اصلا حرف نزدن باهام انکار نه انگار باردارم خیلی فرق میزارن بین منو جاری هام پدر شوهرم دست دادم دست نداد واقعا دلم شکست همیشه هر موقع رفتم اونجا داغون برگشتم با حال خراب دیگه نمی‌کشم میخوام کلا دیگه نرم همیشه خدا از من طلبکارن
نظر شما در مورد قطع ارتباط چیه
پدرشوهرت یعنی ضایعت کرد؟
ولشون برن
خوب مگه تازه بهشون گفته بودی بارداری؟
زیر گوش پدر شوهرت میخونن
ظاهرا اونا همین الانم قطع ارتباطن ولی تو باز میری دست محبت دراز میکنی که پس میزنن. نرو و مسئولیت قطع رابطه رو هم گردن نگیر
نیازی به قطع ارتباط نیست سلام علکم داشته باشید کافیه
مدارا و مدیریت روابط
مثل خودشون بشو
ولی رابطه رو قطع نکن
قطع ارتباط در دراز مدت امکان نداره
چه ربطی داره اتفاقا به همسرت بگو بفهمه اونم ازشون سرد بشه خودت رو با همسرت یکی بدون
بگو به من احترام نزارن انگار به تو احترام نزاشتن
اینهمه بی محلی بدون دلیل؟ یعنی خودشونم فهمیدن ؟
تازه بهشون گفتی بارداری؟
حس میکنم یه کاری کردی ک باهات سرسنگین بودن
قبلا مشکلی باهم داشتین ؟
