2777
2789

مامانم ۲۰ روز پیشم موند دستشم درد نکنه مدیونشم.  بچه م روزا اصلا نمی‌خوابه پستونکم نمیگیره که یکم آروم بگیره همش باید بشینم پیشش. مامانم با ما یه خیابون فاصله داره امروز داشت میرفت خونه گفت تو میخوای غذا چی درست کنی؟ گفتم نمیدونم گفت من دارم میرم کشک و بادمجون درست کنم و جوری گفت که هوسم شد و میدونه من عاشق کشک و بادمجونم.  اینجوری گفت و رفت توقع داشتم بگه اگه درست کردم یخوردشو برات میارم اما هیچی نگفت و الانم زنگ زد ببینم بچم بیداره یا نه اصلا نپرسید چی خوردی

به نظرتون توقع بیجایی دارم؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

لوسیا

ویک دفعه کمتراز قبل اهمیت دادم .من به حرف ها .رفتارها.آمدن ها و رفتن ها.کمتراهمیت دادم .من حتی دیگر به اینکه اهمیت نمیدهم هم اهمیت ندادم💁.و سپس رها شدم و فصل تازه ای درمن شروع شد ..من حالا زندگی کردن را یادگرفته ام ..💎برای یک زندگی  ِخوب نبایدبه هیچ چیز و هیچکس وابسته شد !!! وابستگی فقط" درد"  دارد ...آدم  وابسته ! جایگاه "و ارزش" و شخصیتش "یادش میرود...! آدم وابسته : با دستان خودش" تحقیر" میشود....وابسته ک باشی محدود میشوی !!!  یبار دیگه داستان زندگیت و مرور کن🌐 خیلی جاها واقعا نمی ارزید ...🌼  اون همه ناراحتی .. اون همه عقب افتادن ..اون همه حرص خوردن ..اون همه اشک ریختن... از این به بعد یادبگیر  کمتر خودتو و روح و روانت و اذیت کنی ...! (من زیبایی و توی عمیق ترین دردها پیداکردم..)💚 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز