ما با اینکه توی منطقه ۱ کلان شهر زندگی میکنیم و توی آپارتمان هستیم ...همسایه ها گاهی توی حیاط جمع میشن ... مخصوصا همسایه واحد رو به رو یه پیرزنه که همین مدلیه ... صبح رد میشی توی حیاطه ... ظهر میای توی حیاطه ... برمیگرده به مامانم میگه دیدم ماشینتون توی پارکینگ نیست و...خلاصه مدام در حال فضولی ... منم متنفرم از این ماجرا
بله متاسفانه یه پیرزن هست که همیشه ی خدا تو کوچه اس
گرما و سرما هم حالیش نیست تو چله ی زمستونم تو کوچه اس تو چله ی تابستونم تو کوچه است. از قضا چند تا فامیل این پیرزنه هم تو کوچه ی ما هستن که فقط موقع شام و ناهار میرن خونشون بقیه ی مواقع تو کوچه آمار مردم رو میگیرن. یه زن فضول دبگه هم داریم که یا مدت ننه اش رو آورده بود پرستاری میکرد ننه رو از گشنگی کشت الان آزاد شده، البته بگم کاری نداره نشسته بهزیستی هزینه ی زندگیشو میده شوهره ناشنواست رفته گفته سوهرم معلوله بدبختم سر دولت شیره مالیده هر ماه کلی براش سبد کالا اینا میدن هر روز یه مدل مانتو میپوشه به هر حال پوله دولته دیگه عرق براش نریخته که، این زنم یه گله زن مثل خودش جمع میکنه تو کوچه هر کسی هم ببینن بهش یه متلک میندازن برای تنوع و سوژه ی خنده شون! ما هم فعلا با این گرونی نمیتونیم خونه عوض کنیم باید تحملشون کنیم
ما با اینکه توی منطقه ۱ کلان شهر زندگی میکنیم و توی آپارتمان هستیم ...همسایه ها گاهی توی حیاط جمع م ...
درست میگی حتی تو شهرهای بزرگ هم این مدلی پیدا میشه ی جوری تقریبا همه جا هست فقط کم و زیاد داره البته معمولا تو افراد مسن بیشتره جوانها یا سر کارن یا مشغول خونه و بچه ولی در کل باید رعایت کرد
اره میشینن همسایه های قدیمی هستن مگه چه عیب داره؟ واسه من ک تنهام همسرمم نیست و کلی مشگلات ...دارم خ ...
حست قشنگه و اینکه خیلی به این مسعله انعطاف داری ببین همین که کسی باشه باهاش صحبت کنی و از تنهایی در بیای خوبه به نظرم اینجور کوچه ها ی حس نوستالژی ایجاد میکنه و به دل میشینه ی جور حس امنیت به ادم میده من دقبقا درک میکنم